من مدتیه خونه مادرشوهر نمیرم چون بخاطر تیکه دعواهاشون پشت سرم حرف زدن چشم دیدنشونو ندارم شوهرم دیشب براکاری رفت خونه مادرش.مادرش بهش گفته چرا الهه رو نیاوردی اونم با یه لحنی ک جدی باشه اما با خنده گفته قهره باهاتون نیامده گفته چرا گفته بعد میگم .حالا اگر زنگ زد یا منو دید گفت چرا نمیای چجور بگم ک علیه من پیش دیگران حرف نزنه من بده نشم