2777
2789
عنوان

مادرشوهرم من و از خونش انداخت بیرون

2296 بازدید | 70 پست

اول بگم من و مادرشوهرم رابطمون با هم خیلی خوب بود طوری که همه میگفتن مادرشوهرم هر جا میرفت میگفت دخترمه . البته اوایل اینجوری نبودا خیلی اذیتم کرد اون اذیت میکرد من خوبی می کردم بعد اینکه اونم با من خوب شد نمیدونم اون موقع فازم چی بود الان باشه بهش محبت نمیکنم . پریشب برادرشوهرم و شوهرم باهم دعوا کردن یهو وسط دعوا مادرشوهرم به من گفت پاشو گمشو خونتون . من مامانم تازه فوت کرده جدیدا پاهام بی حس میشه میوفتم نمیتونم پاشم این و گفت من افتادم زمین اینم انگار نه انگار شوهرم اومد بغلم کرد با یه مصیبتی من و برد تو ماشین حالا امروز از اون یکی برادرشوهرم پیغام فرستاده میخوام شام دعوتشون کنم تموم بشه

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اره خودمم تو کارش موندم . نمیدونم چرا اینکارو باهام کرد

چرا پات بی حس میشه ؟؟؟؟ حتما برو دکتر مغز و اعصاب دور از جونت ام اس نباشه . خیلی جدی بگیر . 

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز