2777
2789
عنوان

شوهرم میگه کسی نیاد خونم

515 بازدید | 22 پست

سلام من عقدم تا چندماه دیگه عروسیمه. مامانم از قدیم مهمونیای بزرگ میگرفت و شلوغ. ولی من الان دیگه توان بدنیش رو ندارم دست درد و کمردرد می گیرم. بعدم که مهمونا می رن ظرفا لبه پریده خونه به هم ریخته و ...من به شوهرم گفتم در اینده نمی تونم مهمونیهای سنگین بگیرم. خانواده اون یه ایل هستند خانواده ما هم یه ایل. منظورم این بود اگه مهمون دعوت می کنه خانواده ها جدا جدا باشن بهتره. برگشته می گه تو منظورت خانواده منه! چرا اینا رو می گی ...من اصلا از شلوغی خوشم نمیاد ... هی شلوغ بازی در میارید..اصلا نمی خوام در آینده هیچکس بیاد خونم هیچکس! پدر و مادر من رو هم حساب کرد حتی! من خیلی ناراحت شدم. چه رفتلری باید داشته باشم حالا ؟

خداییش خیلی مسخره حرفو پیش کشیدی.میذاشتی ب اونجاها برسین بعد حرف میزدی.بعدشم همون اول چرا منظورتو نگفتی ک حالا ب چ کنم چ کنم بیفتی ؟ خب منم بودم اینجوری برداشت میکردم دیگه.والا

۹۹٪ مشکلاتی ک برای آنها نگرانیم هیچوقت رخ نمیدهد..."دِل کارنگی" نویسنده و سخنران امریکایی

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

حالامیذاشتی میرفتی خونت بعداین بحثوپیش میکشیدی،اونم باسیاسیت بهتری،فعلا به روی خودت نیار باپیام عاشقانه ای چیزی ناراحتیشورفع کن دیگه هم چیزی نگوازاون موضوع تا بوقتش

شخصی ازعالمی که عمرطولانی کرده بود راز عمرطولانی او را پرسید؟عالم گفت:هرگز با نادان بحث نکردم،شخص گفت،مگرمیشود؟ عالم درجوابش گفت:حق باشماست نمیشود...😊

ای  بابا بذار بری سرخونه  زندگیت  این اتفاق میافتاد  یه بار که خسته میشدی بعدش میگفتی نه  الان  تو دوران عقد  

من تو دوران عقد  میگفتم وای مهمون بیاد دورهم باشیم چه کیفی میده  بهترین غذارو درست کنم  کلی دسر   و ظرفای خوشگل بیارم

اومدم  خونه خودم فهمیدم  مهمونی یعنی چی   الان اسم مهمون میاد مو  به تنم سیخ میشه


 بی زحمت برای حاجت دلم صلوات مهمونم کنید      

یه حرفی شما زدی یه برداشتی شوهرت کرده یه حرفی هم اون زده 

تموم و شد رفت 

پیگیرش نباش  دیگه 

حرفهای جدید بکش وسط و بی خیال باش 

به موقعش خوب مدیریت کن

   آرامش سهم قلبی است که درتصرف خداست.    
یعنی اون حرفش درست بوده من گفتم؟

منظورتو بد عنوان کردی اونم جور دیگه برداشت کرده بهش بر خورد.حق داشت.پیش خودش فکر کرد زنم از الان داره میگه خانوادت نیان خونم من حوصله ندارم....خداییش این حرف کجا و منظوره تو کجا.....

۹۹٪ مشکلاتی ک برای آنها نگرانیم هیچوقت رخ نمیدهد..."دِل کارنگی" نویسنده و سخنران امریکایی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792