اونايي كه جديدا جهيزيه خريدن

ممنونم البته پدر منم پولدار نیست همشو قسطی گرفت

عزیزدلم خدابزرگه بفکر مامانت باش،خداروشکر شوهر فهمیده ای داری عزیزم،بفکر حرف بقیه هم نباش خداخودش جور میکنه 

ایشاا لا اگه ب سلامتی ازدواج کردی. اول پولتو در نظر بگیر حدودشو بعد لیست لوازم ضروری مثل، لباسشویی ، یخچال، گاز فردار، مبل، سرویس تخت ، فرش ها، پرده ، سرویس چینی و لوازم ضروری آشپزخانه مثل مولینکس و سرویس دیگ و.... بنویس و اینارو اول بگیر بعد اگر پولی موند چیزایی که میدونی نیازه اما غیر ضروری هست بگیر گلم.... ضمنا سه تا چهار کالای بزرگ رو داماد باید بگیره از اول مشخص کنید

من شاغلم ماهی 800 حقوق دارم و همسرم خیلی همراهی میکنه نمیزاره خرج خاصی کنم بخاطر همین پولم حدود 500 یا 600 در ماه برام میمونه و جمعش کردم رسوندمش تا 4 میلیون. کم کم بیشترش میکنم و میخرم چون میدونم مادرم اینا نمیتونن در عین حال هم کلاسم میخوان بزارن که ما کم نداریم. حالام هی میگه ب شوهرت نگو خودت پول جمع کردی بگو ی مقدار مادرم داد ی مقدار من . البته همسرم چون اوایل فکر میکرد وضعمون بد نیس اما بعد فهمید ک ما هم مثل خانواده خودش وضعمون معمولیه . منم خیلی حرص این قضیه رو خوردم . من یائسگی زودرس دارم و ناراحتی و استرس برام ضرره. خانوادم خیلی دوستم دارن اما حامی من نیستن نه احساسی نه مالی . اگه بخوام شوهرمو دعوت کنم خونم یه شام بخوره و بره پولشم بدم مادرم حاضر نیست غذا بپزه همش میگه ول کن هاااا ماهی ی بار بیاد دو ماه یبار بیاد . هی میگه نمیخواد بیاد. هفته پیش همسرم بعد دو ماه ی شب اومد خونمون. من پول دادم مادرم ماکارونی درست کرد و سالاد و.... شبشم چایی و میوه و شیرینی و تخمه آورد که اینارو خانوادم خریدن. شوهرم کلا 3 ساعت نشست و رفت ...دو روز پیشا بعد از 5 روز خانوادش نبودن گفت من جمعه بیام خونتون ناهار. مادرم با اینکه کلی غذا درست کرده بود سرم داد و فریاد کرد و گفت داماد سرخونس و روز میشه و.... در صورتی که همسرم فقط 20 تومن شیرینی میاره هر دفعه ک میاد... نمی دونم چی کنم بخدا از بس همسرم خوبه ک نگو اما پشیمونم میکنن با این کاراشون . هم خانواده من هم خانواده اون ک پاگشام نکردن جز مادرش ک یبار دعوت کرد... دارم دق میکنم

پدر عزیز من قسط هم نمی تونه بده . تازه فکر میکنم وام ازدواجم هم باید خودم و همسرم بدیم چون وسط کار دو بار میده و میمونه .... خدایا شکرت

عزيزم منم كل جهازم و خودم خريدم

و دارم ميخرم

هزينه عقد بله برون پاگشا و كادو و غيره هم با خودم بوده و هست

ناراحت نباش خيلي ها مثال شما هستن

 در مورد جهيزيه شما شروع كن يه ليست بنويس

 اين ليستت و الويت بندي كن

 بعد با توجه به الويتت خريد كن

 براي هر چيزي بودجه تعريف كن و با همون خريد كن

 وسايلت و ايراني بردار و با برنامه ريزي

مثلا مبل  فرش تلوزيون يخچال لباسشويي سرويس خواب  گاز اساسي هستن تو بزرگا

قاشق و چنگال سرويس غذا خوري سرويس قابلمه سرويس چاقو يه سري آبكش و لگن و خرده ريز

 برقيا كوچيكم ميتوني يدونه غذاساز بخري كه همه چي داره با يه آب ميوه گيري بخري

جمع و جور خريد كن

بخدا خیلی قانعم . همسرم هم خیلی خوبه و همراهی میکنه همش یسره کار میکنه ک بیشتر درآمد باشه و بمن فشاری نیاره. اما از این ناراحتم که چرا خانوادم که 4 تا بچه اوردن اصلا ب فکرشون نبودن و نیستن. بنظرم ادم توانایی نداره نباید بچه بیاره که این جور گرفتار بشه و استرس داشته باشه و مثل من بیچاره از استرس زیاد 5 ساله یائسگی زودرس دارم . خیر سرم بچه اولم با بدبختی دانشگاه رفتم . الانم خبرنگارم و طراح نشریه حاضرم خودم بدم اما خانوادم انگار ک طلب کار باشن. پول بیمه ک ماهی 200 تومنه واسه خودشونو نداشتن این ماه از من گرفتن. یارانمونو خواستیم جدا کنیم مادرم گفت جدا کردی میاری بهم میدی تا توی خونه منی گفتم چشم فقط میخوایم جدا باشه ک دیگه کارامون کرده باشه اون وقت به ما گفتن چند ماه قطع میمونه تا بیاد براتون چون سایت بانکی قطعه . ماه پیش دقیقا تا یارانشو ریختن اومد بهم گفت 45 تومنو بده لازم دارم . خیلی کارش بد بود و ناراحت شدم یه روزم صبر نکرد دقیق 45 و 500 از جیب خودم بهش دادم با اینکه میدونست قطع هست چند ماه. از بس که پدرم بی خیاله که نگو از اول بچگی با بی خیالی هاش فقط زجرمون میداد همش بی پولی بود . هر چی هم میخره فقط در حد خورد و خوراک و زندگی معمولیه . یعنی به عنوان ی پدر یه بارم ازم نمیپرسه چی میکنی واسه جهازت . مادرم هم بدتر به روی خودش نمیاره . واقعا دلگیرم و دلم شکسته خدا نجاتم بده . همسرم میگه بیام خونتون دلم شور میزنه مادرم هی میگه نه نیاریشا پول ندارم . پولم بدم ب مادرم دل نداره غذا کنه بزاره جلو شوهرم. پشیمونم از هر چی زنده موندن

عزیز دلم ناراحتی نکن ب هرحال مادره شاید نمیخواد جلوی داماد کم بیاره،عزیزم خوب باهم دیگه برین بیزون کلی خوش بگزرونین دوران نامزدی خیلی خوبه،ولی از من به تو یه نصیحت هیچوقت هیچوقت کم و کاستی خانوادتو ب شوهرت نگو عزیزم،این روزاهم میگزره مهم ارامش دل خودت و همسرت در اینده هس

همسرم خودش میفهمه . من نمیگم اگه بگم میره وسیله میخره میاره خونمون ابرومون میره. شوهرم داره میاد خونمون ماهی یبارم مادر و خواهرام هی وای و ووی میکنن. حالا میگم خودم لوازمشو میگیرم و به همسرم هم نمیگم یلدا بیاد اینجا. مامانم میگه کادوتو بیرون بده نمیخواد بیاد اینجا ول کن. اخه من غلط نکردم که ازدواج کردم. این دیگه چ مدل ازدواجه که با داماد اینقدر غریبه هستن که سه ماه یبار بیاد. خانواده همسرم هم بدترن سرد خشک هستنو وضعشون بده.برادر شوهرا و خواهر شوهرامم پاگشام نکردن از بس بی ادبن. از هیچ جا شانس نیاوردم خواهری.کاش بمیرم

من دیدم مادرم دعوت نمیکنه جمعه ها میرفتیم از ظهر تا غروب بیرون ک ب بقیه فشار نیاد. حالا زمستون شده و بارونه راضی نیس ماهی یه جمعه هم بیاد خونمون. خیلی زشته بخدا. مادر اون نفهمه مادر من ک نباید باشه

من تازه خرید کردم یعنی وقتی شوهرم خونه حاضر کرد 

ولی فقط لازم خریدم و  هفت دست آفتابه لگن و از سقف قابلمه و اینا نخریدم 

پلوپز استفاده میکردم خریدم و چای ساز و قهوه ساز  که استفاده میکردم و ماشین ظرفشویی 

بقیه خورده ریزا که میری تو بازار میبینی و در ظاهر قیمتشون کمه وقتی رو هم جنع میشه خودش میشه پول یه تیکه ی خوب جهازت  بی خودی خرج خورده ریز نکن 

فرش دست باف خوب و یخچال خوب و این جور چیزا بده من که برام نه مهمون اومد نه کریستال استفاده کردم نه سرویس چینی عجیب و غریب و ست قاشق چنگال مجلسیم :/

دور از جونت عزیزم این چه حرفیه،ب این فکر کن ک شوهر ب این خوبی داری قدر همدیگرو بدونین،بقبه رو بیخیال پاکشا نکردن ک نکردن مهم خودتون هستین مهم ارامش زندگیتون هس عزیزدلم،الان مثلا مارو پاگشا کردن خونواده همسرم چی دادن چهارتا ظرف ظروف ک گذاشتم کنار،غصه نخور خانمی ی انسان همه چیو ک باهم نداره،ایشالا خوشبخت بشین الهی امین

ممنونم از دعای خیرت. اخه اونا که غریبه ان اینجورن. مادر من چرا این طور میکنه نمیدونم . حاضرم خودم پولشم بدم راضی نیس ی شام بزاره جلو همسرم. بیچاره همسرم از خانواده خودش اصلا شانس نیاورده و تمام امیدش به من خانواده منه ک اونم این جوری میکنه. بیچاره دم درخونمون میاد مثل غریبه ها میره. حتی حاضر نیستن یبار دم در بیان سلام کنن. یه چایی راضی نیس از بس بهش میگم تا دو ماه یبار پولشو میدم راضی میشه. همسرم خیلی شاده وقتی پیششم . منم میبینم اینجوری وضع خانواده ها از صبح تا 5 سر کار میمونم بعدم میرم مغازه همسری . با هم تی وی میبینیم خوراکی میخوریم و میخندیم و... چاره ای ندارم ... از خستگی میمیرم دیگه یسره از صبح بیرونم اما برای دیدنش چاره ای جز این کار ندارم. جدیدا واسه این اعصاب خوردیای طولانی افسردگی دارم حس میکنم همسرم هم اسیر شده از دستم از کوره در میرم یهو. چی کنم باید حداقل همسرمو واسه خودم نگه دارم چون اگه اون از خانوادم ناراحت شه اینده سرد میشه با خانوادم. بیچاره میفهمه خانوادم سردن همش میریم خرید وسیله میگه بگیریم ببر خونه من میگم نه عه این چ کاریه. برام دعا کن ابروم نریزه بیشتر من که با یائسگی گرفتنم توی 25 سالگیم. 5 ساله درگیرشم. ممنونم ازت ببخش پر حرفی کردم عزیزم

نه عزیزدلم میدوتم دلت گرفته دیگه،ولی به هرحال خوتوادتن بعضیا این مدلی هستن دیگه،خودتو همسرت باهم خوش بگزرونین بیخیال بقیه،بخودت استرس راه نده باهمدیگه بشینین برای ایندتون برنامه ریزی کنین موفق باشی گلم امیدت ب خدا باشه

ممنونم از دلگرمیت عزیزم مرسی