با آدمایی که این تم شخصیتی رو دارن نمیتونم کنار بیام. واقعا تحمل کردنشون سخته. هی به خودم میگم بیخیاااال. بهش فکر توجه نکن. ولی باز یه کاری میکنه که میره رو مخم
یه دختر دارن. فوق العاده تنبل. با اینکه چندساله ازدواج کرده و یه بچه داره، وقتی مهمون داره اگه مجبور باشه خونه خودش مهمونی بده مامانش میره کاراشومیکنه. اونم شاید دوسالی یه بار. بقیشو میندازه خونه مادرشوهرم و خودش خیلی کار کنه ژله ساده درست میکنه. اونم هزار بار به همه میگه ببینین چه ژله ای درست کردم
شما میگی مادرشوهرمن میگم مادر خودشیفته دارم خیلی هم عاشقشم ولی این اخلاق بدو داره همیشه میخاست من تو سایه باشم موقع ازدواج وطلاق و دوستی انگار برای این بود موقع آشپزی لیاس پوشیدن همه چی میخاد منو بکوبه حالا ی مدته بهتر شده
عید من ی قورمه سبزی پختم رفت دو روز بعدش اومد قورمه رو پخت هر ی دقیقه گفت چقد معرکه شده بخورین تا اخرسر بهش گفتم بعد 40 سال آشپزی مگه چی پختی انقد حرفش میزنی