سلام خانما خیلی ناراحتم دیروز شوهرم تعطیل بود و خونه خوب بودیم و من دارم درس میخونم به سختی و به بدبختی ،،چند روز پیش مامانم اومد خونمون من داشتم درس میخوندم کلی کارام انجام داد ظرفام شست و گردگیری کرد البته من اجازه نمیدادم ولی خودش میگفت من از بیکاری اعصابم بهم میریزه بعد که کارش تموم شد من براش انار آوردم دون کردم و خورد انار یه مقدار زیادی شوهرم خریده بود موقع رفتنی دوتا بهش دادم همینطوری ببره برا بابام تا دیروز دم ظهر شوهرم رفت کنار انارا گفت انارا کم شدن من خیلی ناراحت شدم گفتم خودم خوردم ازشون یا مهمون اومده آوردم براش اگه خیلی ناراحتی چیزی میخری ببر از خونه
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
غزه آزمون انسانیت ... باید وصیت نامه ی 💕 حاج قاسم 💕 را چندین بار خواند ، قبل از اینکه بزرگترین فرمانده نظامی جهان را از دست داده باشیم ، عارفی وارسته و سیاستمداری بصیر و ذوب در انقلاب را از دست داده ایم و اکنون ماییم و راه او و آنچه که او نوشته بود : خامنه ای عزیز را عزیز جان خود بدانید ، حرمتش را حرمت مقدسات بدانید .
ولی خیلی ناراحت شدم ازش در ظاهر ولی دیگه چیزی نگفت تا شب شد دخترم خوابید رفت وضو گرفت نمازش بخونه برگشت بهم گفت راستی انارا چی شدن من خودم مشغول کردم به خوندن درسم هیچی نگفتم نمازش که تموم شد برگشت بهم گفت نمیخواد خجالت بکشی و سکوت کنی