2777
2789

تاپیک قبلیم گفتم خونه داریم میسازیم خیلی خرابکاری کرده و بعضی جاهارو بهش میگفتم این مدل کن اشتباه میزدو... کار خودشو میکرد. دو روز باهاش قهر بودم خیلی اعصابم خورد بود.  همش میگفت چیه چی شده... روز سوم صبح که رفت بهش پیام دادم تا خرابکاریای ساختمونو درست نکنی من همینجوریم.  

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

به ياد و خاطر داريم خو

الان اینقد خوشحالم همه رو داره تغییر میده.  اصلا باورم نمیشه چون همیشه بهش کیگفتم چرا اینجوری زدی و...   تغییر بده میگفت نمیشه دیگه زده و... دیگه مثلا سرامیک زدم نمیشه اینو دست بزنم... یا گچ بشه خوب میشه... الان فک میکنی زشته تموم بشه خوب میشه... 

قضیه شما چی بود؟ شما هم سر خونه اختلاف سلیقه داشتین؟

سر خونه ک پارسال بود دستش تنگ گفتم این دوتا دیوار اضافه رو خراب کن کلی غر زد و قهر کردم اما برد خونه ویدم دیوارا نیستم😀

اما دیشب سر تاریخ عردسیمون بود ک دیگه کفری شده بودم بغض کردم گفت هیچی ارزش نداره ک ناراحت شی و عصبی همون تاریخی گفتی میگیرم برات😊

❤Rühümünşevģine íhťiyâjivâr💜  
سر خونه ک پارسال بود دستش تنگ گفتم این دوتا دیوار اضافه رو خراب کن کلی غر زد و قهر کردم اما برد خونه ...

چه حس خوبی  همیشه اینجوری باشن. ولی تا نبینن ناراحتیم کاری نمیکنن  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792