اعصابم ریخته بهم پری نمیشم درضمن باردارم نیستممطمئنم 😭😭
از نامه های شاملو به آیدا: آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم، بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...
یادبگیریم باهم باشیمبدون تصاحب یکدیگر،همنوا باشیمبدون تصرف اندیشه یکدیگر،همراه باشیمبدون خدشه دار کردن راه یکدیگر،همکار باشیمبدون دخالت در کار یکدیگر،همدل باشیمبدون راهیابی به راز یکدیگر،همنشین باشیمبدون تجاوز به مرزهای یکدیگر
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
یاعلی بردشمنات لعنت👉اگه حاجت داری بگو خدایا لطفا به بزرگی خودت و به حرمت ۱۴معصوم و حرمت شهید ابراهیم هادی وشهید حاج سعیدسامانلو حاجتمو بده بعدش برای سلامتی وظهور امام زمان و حاجت روایی خودت۵۰۰صلوات هدیه کن به ۱۴ معصوم و دو شهید عزیز ۴۰ روز هم پشت سرهم سوره واقعه بخون براشون زیارت عاشورا و سوره یاسین هم میتونی بخونی .صدا بزن مشکلتو بگو بخواه دعات کنن، شکر خدا خیلی ها با این توسل حاجت روا شدن اگه حاجتت شرعی باشه و خدا صلاح بدونه روا میشه😍 نذر واسه شهدا هیچ اشکالی نداره تو مذهب شیعه توسل کردن جایز هست چون شهدا درجه ایمان و تقواشون زیاده ،نزد خدا مقام شفاعت دارن ،طبق آیه قرآن زنده هستن ،خدا به حرمت دعاشون حاجت میده .شهدا فقط واسطه هستن دعامون میکنن حاجت اصلی رو خدا میده😊این نذرهم عالیه به نیت حل مشکلت صدقه بدی واسه سلامتی آقا امام زمان و ازشون بخوای دعات کنن.بزن رو اسم کاربریم اولین تاپیکمو بخون پراز اسکرین و کامنت حاجت روایی هست کسانی که حاجت روا میشن خبر میدن ،کامنتاشونو کپی میکنم واسه دلگرمی تو تاپیک.راستی کتاب سلام بر ابراهیم رو دانلود کن بخون عالیه درباره شهید هادی هست😊اینهایی هم که میان میگن توسل به شهدا شرک ،گناه وبدعت هست فقط ازخدا بخواین ، شیعه نیستن از عمد علیه توسل کردن میگن !حالا که تا اینجا اومدی لطفا به نیت سلامتی وظهور آقا امام زمان صلوات بفرست.الهی خدا به بزرگی خودش و به حرمت ائمه و شهدا حاجت دلتو بده و شماهم مثل بقیه تاپیک بزنی و صدام کنی خبر خوش حاجت روایی بدییاعلی .
یادبگیریم باهم باشیمبدون تصاحب یکدیگر،همنوا باشیمبدون تصرف اندیشه یکدیگر،همراه باشیمبدون خدشه دار کردن راه یکدیگر،همکار باشیمبدون دخالت در کار یکدیگر،همدل باشیمبدون راهیابی به راز یکدیگر،همنشین باشیمبدون تجاوز به مرزهای یکدیگر
گل محمدی و زعفران دم کن بخور (بعدش بده شوهرت محکم چند تا .ت....بزنه )فوررری باز میشی پریود میش ...
چند تا چی?!🤔
از نامه های شاملو به آیدا: آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم، بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...
از نامه های شاملو به آیدا: آیدای نازنین و گرامی من! ....به تو نگاه می کنم. خوابیده ای و چشم هایی را که من دوست می دارم بر هم نهاده ای. می دانم که پشت این پلک های بسته نگاهی است که چون بر من افتد سرشار از گلایه و سرزنش می شود. اما من، نه، من مستوجب این سرزنش نیستم: نگذار آن چشم هایی که روزگاری مرا با بیش ترین عشق های جهان نگاه می کردند، حالا کمرم را زیر بار ملامت دو تا کنند.به آن چشم های درشت جان داری که همیشه، تا زنده ام، الهام بخش شعر و زندگی من خواهند بود. بگو که من آن ها را شاد و جرقه افکن می خواسته ام. به آن ها بگو که چه قدر دوست شان دارم، بگو که آن ها آفتابند و من آفتابگردان، و هنگامی که از من غایبند، چه طور سرگشته و بی چاره و پریشان می شوم. ....به آن ها بگو که یک لحظه غیبت شان را تاب نمی آورم.به آن ها بگو که سرچشمه مستی و موفقیت من هستند. به آن ها بگو که برای کشتن من، برای مردن من، همین قدر کافی است که آتش خشمی از آن ها بجهد، بگو که برای غرقه کردن من کافی است که تنها و تنها، قطره ای اشکی از گوشه ی آن دو چشم بجوشد.به آن ها بگو !به شان بگو که احمد تو، مردی است تنها با یک هدف: خنداندن آن چشم ها!و روزی که بتوانم آن چشم ها را از خنده ی شادی و نیک بختی سرشار ببینم، همه ی جهان را صاحب شده ام.به آن ها بگو!احمد تو.با هزارها بوسه برای آن دوتا_و پایین تر: برای آن لب ها که به من می گویند:دوستت دارم...