2777
2789

باهزار مکافات بعد 4 سال عقد عروسی گرفتیم همه خرجا هم با شوهرم بود.دخترخاله .پسرخاله ایم .ازروزی ک گفتن عروسیه اشک ریختم تاالان ک 5 ماه گذشته.عروسی زهرم شد واسم هیچ کاری نکردن حنابندون رو جداگرفتن .عروسیو میخواستن جدابگیرن گفتن اگه باهم نگیرین عروسی نمیگیرم .پدرشوهرم خیلی بدجنسه .حلالش نمیکنم .آخر مجلس هم ک از تالاراومدیم گفتم منو ببرین خونه خودم گفتن ن بیا خونه خودمون .تا پا گذاشتیم تو حیاط برادرشوهرم وپدرشوهرم دعوا کردن با دایی هام وخانواده خودم همه رو از خونه بیرو ن کردن .الان 5 ماهه ک همه قهرن منن هیچکس رو ندیدم ...  دق کردم  اصلا نمیتونم ب شب عروسیم فکرنکنم هیچی یادم نمیاد جزصدای دعوا.....میگم یعنی میشه ازخواب بیداربشم ببینم این کابوس تموم میشه...یعنی میشه .....دلم میخوادشب عروسی از ذهنم پاک بشه ک یادم نیاد هیچی


خدایا تنها رهامون نکن

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دقیقا بخاطر همین چیزاس که از عروسی گرفتن متنفرم‌چون هیچوقت دو طرف راضی نیستن بالاخره یک طرف ناراضیه همیشه همینجور بوده خداروشکر که عروسی نگرفتم ادم عروسی میگیره که شادی کنه اگه قرار به غصه خوردن و کدروت بعدش باشه چرا ادم همچین خبط بزرگی رو کنه همون پولو ببر بذار بانک یا یه ماه عسل توپ برو نه کسی ناراحت میشع نه دعوا میشه 

اصلا نمیتونم فراموش کنم .شوهرم میگه مقصر داییا هست.خودشون رو مقصر نمیدونه.ی بار بیشتر باهاش دراین مورد حرف نزدم هیچ جا نرفتم فقط چندباری رفتمبیرون   خونم طبقه بالای خونه پدرشوهرمه .دلم نمیخواد ببینمشون یا محبتشون کنم اصلا نمیبینن ک من چقدر زجر میکشم براشون مهم نیس من بدون دایی هام و اقوامم میمیرم 

خدایا تنها رهامون نکن
اصلا نمیتونم فراموش کنم .شوهرم میگه مقصر داییا هست.خودشون رو مقصر نمیدونه.ی بار بیشتر باهاش دراین مو ...


نظر مادرشوهرت چیه؟دایی هات داداشِ مادرشوهرتم هستن دیگه گفتی دختر خاله پسرخاله این

سپردم بخدا ولی واقعا هرشب با اشک میخوابم عکسای عروسیمو پارچه کشیدم ک نبینمشون ....هی با خودم میگم چرا اینکارو نکردم چرا اون کارو نکردم ولی ی جای دلمم میدونم ک هیچ کاری ازم برنمیومد ....بخدادهیچ خریدی نرفتم هیچ بهونه ای نگرفتم فقط گفتم عروسی بعد چهارسال اونم ما ک فامیلمون مشترکه میخوام ....بابام ب پدرشوهرم گفت نصف خرج رو میدم فقط بزار عروسی ک دلشون میخواد بگیرن ک تو دل بچه هامون نمونه

خدایا تنها رهامون نکن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   8080aylinamm  |  5 ساعت پیش
توسط   آرزو1388  |  4 ساعت پیش