دقیقا منم به همیناش فکر میکردم. الان چند شبه دلپیچه های نی نیم شروع شده شبا دیر میخوابم همش میگم اگه اولی مدرسه ای بود چکار میکردم. من اگه خوابم کم و زیاد شه خیلی سیستم بدنم بهم میریزه . الان صبح به جاش میخوابم.
خیلی خوبه ک شما امدگیشو داری ولی خب همسرتم باید باید ب اندازه شما امادگی داشته باشه من دخترم ۷ سالشه واقعا از هیچ لحاظ امادگی ندارم فکرشم تنمو میلرزونه دوس دارم دخترم ده سالش باشه بعد بچه دومم بدنیا بیاد تا خودشم کمکم باشه البته من شوهرم الان بچه میخاد
اره دیگه الان دقیقا حوصلشو ندارم چون دخترم هم مدرسه میره هم کلاس چرتکه هم نقاشی از سال بعدم ک کلاس زبان میزارمش واقعا وقت و توانی واسم نمیمونه دوس دارم بچه دوم زمانی بیاد ک دخترم بتونه گلیم خودشو از اب بکشه ک بیشترین انرژیم واسه دومی صرف بشه علاوه بر اینکه دخترمم کمک دستم میشه
باید ببینی روحیه شوهرت چجوریه. من شوهرم بعده این که جواب آزمایش مثبت شد انگار تو شوک بود یجورایی به خاطر خرج و مخارج ترس و استرس داشت . ولی هر چی گذشت و میرفتیم سونو و میومدیم بیشتر ذوق میکرد و الانم که دیوونه وار دوستش داره. بهش میگم دلت میومد نداشتیمش هی ناز میکردی. بیشتر از اولی هم کمکم بود روزای اول. بعضی مردا بدتر لج میکنن و مسئولیت بعدش و قبول نمیکنن بعضی هام مثل شوهره من . باید ببینی روحیه ش چطوریه
اولی رو هم میگفت زوده ولی چون دید من شهر غریب واقعا تنهام و دلم میخواد قبول کرد و خداییشم خیلی دوسش داره و یکبار هم غر نزد که تو خودت خواستی و از این حرفا. کمک خیلی نکرد بخاطر شرایط کاریش اما من هم گله ای نکردم تونستم از پسش بربیام خداروشکر. الان سر دومی هم میگه زوده بهم فرصت بده ولی اختلاف سنیشون واقعا برام مهمه که زیاد نشه
من چی بگم که شوهرم ۷تامیخواد ارواح عمش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
19 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
