هر روز تا میرم بیرون بر می گردم مامانم داد و بیداد میگه تا اخرش .....
حالا رسیدم نامزدم بهم پیام داده نشستم پای تلفن. میگه مردمهم دختر دارن ما هم داریم دختراشون خونه شون تمیز میکنن. شروع کرد به غر غر. مرض داره. حالا میگه برو سه کوچه قبل داداشتو بیار.( کار هر روزمه ) گفتم نمیرم بچه هات بی صاحن و اینا بحثمون بالا گرفت. منم رفتم تو حیاط برگشتم گفت ظرف ها بیار منم بشقاب اوردم بقیشه نیووردم رفتم wc حالا برگشتم میگه از زیر کارها در رفتی فکر کردی نفمیدم. گفتم خیلی لوسی. اگه می خواستم نیارم بشقتاب هم نمی یوردم رفت نشست گفت خدا کنم روزی بچه ات با هات اینطوری حرف بزنه گفتم باشه اینا. گفتم اگه اینطور حرف بزنه که خوبه ولی از تو یه چیز یاد گرفتم اگه بچه ام خسته هست رو مغرش یورتمه نرم که الان حوصله ندارم تا یکی حرف میزنه میخوام بکشنمش گریه ام گرفت امدم تو اتاق. خدا ازش نگذره. کار هر روزشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
مامان منم مثل مامان شماست البته من ازدواج کردم و تقریبا راحت شدم با حرفاش خیلی اذیتم میکنه
مامان منم بهم گفته ایشالا خدا بهت یه بچه مثل خودت بده ببینم چیکار میکنی منم گفتم بده از خدامه ولی من هیچوقت مادری مثل تو نمیشم
👼🏻من همه دغدغه ام دیدن لبخند تو است👼🏻N👼🏻 خدایا شکرت🤲❤ خود ماه انقدر ماه نی که تو انقدر ماهی👼🏻⚪ میخوام که جون من بشه قسم حرف راستت/انقدِ عاشقم بشی که قلب دنیا واسته👼🏻💙
دو دقیقه بعد خوب میشن😅تازه مامان من دعوا میکنه دوس داره جوابشو بدم ندم بدتر قاطی میکنه😅😅
وای یعنی وقتی میگفت الهی بچت سرت بیاره اینکارایی ک کردی باهات بکنه یه جوری میرم تو فکر عذاب وجدان فک کنم همه این حرفو زدن ب بچه هاشون😂کلا دعوا همون موقس بعد یه رب انگار ن انگار
تا جایی که نفس میکشی بخند و تاجایی که زندگی میکنی عشق بورز