شلام بچه ها من یکسال با عشقم هستم 5ماه آشنایی قبلی داشتیم خیلی همو دوس داریم خانوادمونم از رابطمون خبر دارم ولی میگم واسه عقد زوده عشقم خودش به مامانش گفت به منم همون هفته ی آشنایی گفت به مامانت بگو خیلییی دوسش دارم خیلی روش حساسم اونم همین جوره خیلی حساسه خیلی حسادت میکنه به مامانمم حسادت میکنه همش میگه تو منو دوست نداری مامان سپیده رو دوست داری اصلا واسش قابل تحمل نیست مرده دیگه ای کنارم باشه فرقی نداره بابام باشه یا داییم یا کسه دیگه جوریه که دوستاش هم میگن خیلی دوست داره خیلی میخوادت منم خیلیی دوسش دارم خیلی دلنتگش میشم فقط نمدونم چجوریه تازه کیا دلم نمیخواد اتفاقاتی که میوفته بینمونو واسه کسی بگم دوس دارم عاشقانه هامون پیش خودم مخفی باشه و بهش فکر کنم مشکله اصلی اینجاس خیلی وابستش شدم تازه دیدمش وقتی از پیشم میره چند دقیقه بعدش دلم خیلی دوسش تنگ میشه و میزنم زیره گریه
هردوتا چند ساله اين؟
منم وابستم جوری ک شب از خواب بلند میشم ب یادش گریه میکنم
به نظرم بیشتر فکر کن همین
لوس کی بودی تو😜😂😂
عشقتون پایدار ولی تو زندگیت سعی کن به عشق نگاه منطقی داشته باشی و براش برنامه و چهارچوب بزاری..
تعادل و حفظ کن و با خودت حسابی کار کن چون عواقبش خیلی سخته و دراینده گرفتار میشی چون شدت عشق همیشگی نیست از نظر من.
من14عشقم18
چندشم شد
عشق فقط عشق فاطی
حبس بی ملاقاتی😑
اقتصای سنتونه!
خدایا خودت ظهور کن🤦🏻♀️😑
شما که خیلی کوچیکید اصلا بصلاح نیس وعاشقم نیستید فکر میکنید
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
