2777
2789
عنوان

بعد سه سال یادشون افتاد پسر دارن!!!

| مشاهده متن کامل بحث + 895 بازدید | 51 پست
اره این فکر خوبیه.ترجیح میدم هیچی نگم بذارم خودش تصمیم بگیره.اصلشم اینه ک کلا ب من ربط نداره خانواده ...


آفرین. اصلا شاید خانوادش بد باشن ولی هر چی هستن خانواده اونن مشکلی اگر هست خودشون حل کنن. اونا گوشت همم بخورن استخون همو دور نمیریزن اینه که بهترین راه اینه شما شان خودت رو حفظ کنی و بگی هر جور خودت صلاح بدونی رفتار میکنم. هم خودت رو بردی بالا هم مسئولیت قبول نکردی هم شوهرت خوشحال میشه که اینقدر بهش احترام میذاری و اعتماد داری به تصمیماتش 

خوبی کردن به بعضیا مثل آب دادن به گل مصنوعیه. خیلی خودتو خسته نکن رگ و ریشه ندارن
آفرین. اصلا شاید خانوادش بد باشن ولی هر چی هستن خانواده اونن مشکلی اگر هست خودشون حل کنن. اونا گوشت ...

خیلییییی خانوادش خوبن اخه لامصب😭😭😭😭همه تعریفشون رو میکنن 😭😭😭😭

رفتن رو ک میرم دیگ چون اکثرا گفتن بری خیلی بهتره.ولی خدا کنه درست شه این مشکل 😭😭

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

چی شدرفتین یانه؟؟؟چطورپیش رفت؟

امیدوارم همه چی حل شده باشه وشوهرتون بازخانواده خودشوکنارش داشته باشه؟

ولی عجیبه که چه مشکلی میتونه باشه که حتی خواستگاری وعروسی و....نرن 

یعنی باشمامشکلی نداشتن اینکه پسرشون شمارومیخواسته؟؟؟

چی شدرفتین یانه؟؟؟چطورپیش رفت؟ امیدوارم همه چی حل شده باشه وشوهرتون بازخانواده خودشوکنارش داشته باش ...

رفتم عزیزم.اونا هم خیلی خوب برخورد کردند دقیقا مثل رفتارهایی ک اگ برای بار اول عروسشون رو بخوان ببینن انجام میدن،بهم کادوی پاگشا دادن و گفتن اگ موافق باشم ی مهمونی مثل ی عروسی خانوادگی بگیرن ک یجورایی همه ی خانواده بفهمن با پسرشون اشتی کردن اینا.ک شوهرم گفت نخیر😀😀😀فک کنم این اولین و اخرین باری بود ک دیدمشون چون کل مهمونی شوهرم ی کلمه حرفم نزد باهاشون😂😂😂

مسالشون خیلی مهم بود،ی مساله ی مالی بود.

ن اصلا منو ندیده بودند و خیلیم فرقی نمیکرد ک پسرشون میخواد بره خواستگاریه کی،فقط میخواستن زن نگیره

چقدر خوب ک برخوردشون خوب بوده.ولی عزبزم شما ن اصرار ب رفت امد کن نه اصرار بر قطع رابطه کاملا بزار ب عهده شوعرت

امروز ۱۶ دی ماهِ سال نود و نه هجری شمسیه، فصل بد خاکستری تموم شده و بهارِ افتابیِ آرزوهایِ بلند پرواز تو راهه❤🌹🍀...من خیلی خوشحال تر از روزا و سال های قبلم چون فهمیدم هیچ چیز و هیچ کس و هیچ موقعیتی بدِ مطلق نیست، زندگی لحظه به لحظش درسه!خدای مهربونم بلند پرواز چشم امیدش به توئه😍من اون پنجره رو رو به منظره دشت های سرسبز باز میکنم💖💪امروز ۱۶دی ماه هزار و چهارصدِ من تو مسیری هستم که باید باشم هنوز اول راهم اما تو راه درستی قدم گذاشتم.روزهای سختی رو پشت سر گذاشتم که میگفتم مگه بدتر از اینم میشه؟ اما من از همشون عبور کردم و رو خودم تمرکز کردم.خدای خوبم من همیشه بودنت و حس کردم ازت ممنونم که کمکم میکنی باتمام وجود سپاس گذارم❤همه چیز بهتر و بهتر میشه و من میرسم به ارزوم.از این عشق و اشتیاق دنیایی میسازم به وسعت قلبم🌱❤من دوباره جوانه زدم...و این شروع سبز شدنه...دوستت دارم بلندپرواز
چقدر خوب ک برخوردشون خوب بوده.ولی عزبزم شما ن اصرار ب رفت امد کن نه اصرار بر قطع رابطه کاملا بزار ب ...

دقیقا همین کارو کردم.شوهرمم میگه من اون روزایی ک بهشون نیاز داشتم نبودن،الانم نمیخوام باشن.فک کنم کلا تعطیل شد برنامه ی اشتی😀

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792