قبلا زیاد به خونم نمیرسیدم از تنبلی الان میان خونم دهنشون وا میمونه از تمیزی و اشپزیم
خیلی کم حرف میزنم در حد لزوم
مادرشوهرم چون خودش نمیتونه کاری بکنه دوست داره من برم..البته مهربونه تشکر میکنه دوسش دادم..ولی گاهی واسم سوءتفاهم میشه..دخترای خودش هیچوقت واسه مادرشوهرشون از این کارا نمیکنن..جوری شده بود من کار میکردم خواهرشوهرم میشست سرجاش مث مهمونا..خیلی بدم میومد پررو هم بود الانم همینه.وگرنه من خیلی وقتا با دل و جون کمک میدم.ولی وقتی دختر داره میتونن انجام بدن منم مبگه دخترشم..
مراسم زنونه داشته بآشن بهترین لباسامو میپوشم میرم
کسی هست
بچه ها کلا سعی کنین با خودتون مثل یه مهمان یا شخص خیلی مهم رفتار کنین بهترین لباسارو بپوشین بیشتر سکوت کنین یه جورایی غرور داشته بآشین خودتون رو دست بالا بدونین کم کم رفتار بقیه با شما همون میشه
عزیزم نکاتت خیلی کلیدی ومهم بود خیلی خوشم اومد ممنون دوستم
جاری من چون بگه از بقیه بهتره کلی کارهای خانواده شوهر و انجام میده و همشم غیبت بقیه جاری ها رو میکنه و خود شیرینی پیش خانواده شوهر
اتفاقا هیچکس دوسش نداره چون کمک میکنه اما خیلی ده رو و بد ذات و می‌تونه دو تا قاب عکس و دعوا بندازه کاش محبتم نکنه کلا در واقع مهر طلبه نه مهربون
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
