بخدا یادمه دخترم ۶ ماهش بود داشتم اشپزخونه رومیشتم باباش هم یخچال رو تمیز میکرد اونم بیرون تو کریر بود اولش که ایقد جیق زد تا باباش رفت بغلش کرد اوردش بعد بچه بغل شروع کرد اب گرفتن بعدش دیگه خانمگریه میکرد که شیلنگ دست من باشه
حسابش کن بچه ۶ ماهه و این اداها