میگن آدم حسرت چیزهای رو میخوره که نداره درسته من بچه ندارم دلم میخواد داشته باشم ولی بعضی وقتها فکر میکنم میگم واقعا خودت بچه میخوای یا به خاطر حرف مردم که میگن دوساله ازدواج کردی بچه نداری یا به خاطر مادر شوهر پدر شوهر که نوه میخوان یا به خاطر مامان و بابام که پیش مردم نگن دخترش بچه نداره
نمی دونم ولی الان که فعلا یه ثبات اقتصادی هم نداریم که بگم اوضامون خوبه و اشکالی نداره ولی به وقتی های هم فکر میکنم که شوهرم با لذت با بچه های مردم بازی میکنه همه بهم میگن نگاه کن شوهرت چه بچه دوسته براش یکی بیار با اینکه مشکل فعلا از شوهرم بود تازه عمل کرده من دم نمیزنم پیشون که میگم باشه هر چی خدا بخواد واقعن هم به این اعتقاد دارم میگم خدایا صلاحت هر چی هست همون رو بهم بده
ولی از انتظار هم خسته شدم این دفعه که پریود شدم دلم شکست و همه نی نی سایتها رو هم دعا کردم
خدا آخر و عاقبتمون رو به خیر کنه
من همیشه دلم میخواست پنج شش تا خواهر بودیم ولی من یه دونه بیشتر خواهر ندارم حالا نمیدونم چرا از آینده و بچه داری اینها میترسم