پدرشوهر مزده و مادرشوهر میحواد باما زندگی کنه
من ریختو قیافه و حالتاشو میبینم حرصم درمباد و نمیحوام ببینمش
حالا چجوری بگم
اگه بگم نمیشم ادم بده؟
وای چکار کنم
بیاد هم مسایل زناشوییمون ب مشکل میخوره هم کار من زیادتر میشه هم یه کارا و حرفایی شاید بکنه منو شوهرم دعوامون بشه.
من با مادرخودمم نمیتونم زندگی گنم .من ارامش میخوام اه
خونشم نزدیک ماست
اگه نیاد تنها بمونه هم دلم میسوزه
تو يه خونه؟خدا به دادت برسه
یا قبول نکن بیاد یا اگه قبول کردی با جون و دل ازش مراقبت کن
یا پا بذار رو دلت یا پا بذار رو گوشت و چشمت
کس دیگه ای رو نداره یعنی؟؟
واااا
چجوري با مادر خودتم نمبتوني زندگي كني اينو اول شفاف سازي كن😐
خدا به دادا برسه روز خوش نمیبینی، نکن با زندگیت
خونه خودش بمونه هرشب یه بچه اش بره بهش رسیدگی کنه
پسر دختر دیگه ای نداره تقسیم کنید ؟ تمام مسئولیتو که شما نباید به دوش بکشی
خونه خودت نیار نهایتا یه خونه نزدیک خودتون بگیرید حواستون باشه بهشون
زندگیتو خراب نکن
وااای چقد سخت خدا ب دادت برسه
چندسالشه
چند بچه داره؟
براش پرستار بگیرید
خوب بريد بهش سر بزنيد
مطمئنا اونم دلش نميخاد بياد و نمياد كسي دوس نداره سر بار كسي باشه
