از اول مهر همش میگه خودت باهام باش . جایزه خریدم . باباش بردش . دادمش دست مربی و تو حیاط نشستم که فکر کنه رفتم اما همشون بی فایدس . منو میبره سر کلاسش . همش هم میگه رفیق ندارم تنهام . نمیتونه کسیو دوست خودش کنه . اگه بچه ای چیزیو ازش بگیره یا دعواش کنه گریه میکنه . منم پشتیبانی ازش نکردم . مدام هم ناخناشو میجوه . دیگه کلافه شدم . راهکاری دارید دوستان
چکار کنم مستقل بشه . زیادم به من وابسته نیست .نمیدونم چرا توی مهد اینجور میکنه . یه جورایی میترسه و دوس نداره مهد و کلاسو . نگرانم واسه سال بعد که میره مدرسه
برادر زاده ی منم اینجوریه.پدره مامان باباشو درآورده دیگه
باید از سال قبل مهد میفرستادی آماده بشه
من خودم دو سه ماه اول کلاس اول کل خانواده رو انتر منتر خودم کرده بودم تا یکی دو ماه مامانم میومد مدرسه پشت در وای می ایستاد.
بساط داشتیم صبحها
ببین بذارش کلاس خودت فرار کن،هیچ راهی جز این نیست
حالا پسر من میره مهد .ولی حاضر نیست حتی مداد بگیره دستش.معلمش امروز بهم گفت اگه پیشرفت نکنه میفرستمش تو کلاس مهد کودکی ها😳😳😳
چیزی از مربی ندیده؟؟؟نمی ترسه از مربی یا بچه ها؟اگرنه کوتاه نیا من پسرم رو از دوسال و نیم مهد گذاشتم یه هفته باهاش تو کلاس بودم دیگه مدیرشون گفت نیا اگه تصمیمت برا مهد جدیه دودل نشو. بزار عادت کنه هفته اول گریه میکرد با جیغ و داد می بردنش بعد اکی شد به پیش رسید اینقدر شیطون شده بود و راحت که نگو الان کلاس اوله.الان میگم خدا پدرمادر مربی رو بیامرزه اگر اون کار رو نمیکرد الان بدبختی داشتم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
