من يه بار خريدم خوردم توهم زدم البته بسته اى نبود بلكه فله اى بود يه چيزايى ب نظرم ميومد ميخنديدم باهاشون حرف ميزدم شوهرم متوجه شد قرصه مشكل داشته بهم شير آبليمو داد خوردم گلاب ب روتون برگردوندم بالا بعدم خوابيدم روز بعد ك بيدار شدم بيخال و بى رمق بودم سردرد بودم ولى ديگه توهم نداشتم
آره دقيقا مشكل منم همينه ك از دست خونواده شوهرم نميتونم فرار كنم با اينكه من كيشم و سالى دو بار ميرم پيششون ولى اونا تلفنى زندگيمو جهنم كردن