ببین گلم من اینو تا حالا جایی نگفتم پدر منم شدیدا شکاکه مادرم پرستاره با بدبختی رفت سرکار و بازنشسته شد هرروز یه تهمت جدید داشتیم و گاهی کتک کاری
اما پدرمو دوست داشتیما میدونستیم از علاقه شدید اینکارو میکنه موجی هم هستش
مادرم بخاطر ما خیلی تحمل کرد حتی الان که الانه با اینکه نوه هم داره مادرم رنگ مو بزاره دو روز دعوا داریم کرم نرم کننده بزنه دعواست که تو چرا به خودت میرسی و...
ببین مادر من صبور بود و تحمل کرد پدرمم غیر قابل تحمل نیست من که جونمو براش میدم اما ایراداتشو میدونم. ببین شماهم میتونی صبوری کنی؟انتخاب سختیه جوونیتو حراج میکنی ببین می ارزه یا نه