2777
2789

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.


یه روری یه پسری به اسم سام عاشق یه دختره میشه به اسم نرگس .

هم دیگه رو خیلی دوست داشتن تا که یه روز نرگس تو چت روم با یه پسر به اسم حمید اشنا شد اینا از هم دیگه فقط مشکل درسی میپرسیدن و ابجی داداش میگفتن روز ها گذشت و نرگس کم کم به حمید عاشق شد حمید مثل سام نبود که شلوار لی تنگ و یه تیشرت تنگ و موهای فشن حمید برعکس سام پسری کاملا ساده بود.

من به دستانه خداخیره شدم معجزه کرد😍کاربر(@baharjoon94)دلم خیلی برات تنگ شده  

سام و نرگس  

دردل من افتاده عشقت زمین گیر شدم♡سر تو با عصمت با شمسی درگیر شدم   *** کار هرکس نیست با مرد زیستن♡ مغز خر میخواهد و صبر خفن  زن سعدی با سعدی دعواش شده  *** همسر جان، جان به قربانت کنم ای خوب خوبان*** مرا به صرف عشق کردی تو مهمان*** بیا که رنگ چشمت مرا دیوانه کرد از تو چه پنهان  ***   ۱۴۰۲/۱۱/۹ ضربان قلبشو شنیدم خداااااا🥰🥰دوبونش برم***          ۱۴۰۳/۱/۱۸ تیکر من آبی شد🥹🥰😇آرین مامان خوش اومدی 🤭🤭

یه روزی حمید تو چت روم یه پیم .

-نرگس خانم

+بله حمید اقا

-میخوام یه چیزی بهت بگم

+ چی؟؟😳

-هیچی ولش بعدا میگم

فردای اون شب وقتی نرگس از خونه میرفت بیرون سام را دید که اون طرف وایساده بود طوری وانمود کرد که مثلا اونو ندیده سام افتاد .


من به دستانه خداخیره شدم معجزه کرد😍کاربر(@baharjoon94)دلم خیلی برات تنگ شده  
چطور

فیلمش هس😄

دردل من افتاده عشقت زمین گیر شدم♡سر تو با عصمت با شمسی درگیر شدم   *** کار هرکس نیست با مرد زیستن♡ مغز خر میخواهد و صبر خفن  زن سعدی با سعدی دعواش شده  *** همسر جان، جان به قربانت کنم ای خوب خوبان*** مرا به صرف عشق کردی تو مهمان*** بیا که رنگ چشمت مرا دیوانه کرد از تو چه پنهان  ***   ۱۴۰۲/۱۱/۹ ضربان قلبشو شنیدم خداااااا🥰🥰دوبونش برم***          ۱۴۰۳/۱/۱۸ تیکر من آبی شد🥹🥰😇آرین مامان خوش اومدی 🤭🤭

سام:سلام عشقم

نرگس:سلام

سام :کجا میری عزیزم

نرگس:به نظرت الان کجا میرن اخه

سام :خوب چرا اینطوری میکنی

نرگس:بای


شب وقتی نرگس اومد خونه با عجله لباساشو در اورد رفت سراغ کامپیوتر تا با حمید چت کنه .

ولی حمید انلاین نبود منتظرش موند دید داره تایپ میکنه

حمید:سلام

نرگس :سلا کجا بودی چطوری؟

حمید:مرسی کار داشتم خودت چطوری؟

نرگس:عالیم


خلاصه 2سه ساعت در مورد درس چت کردن کا حمید گفت.

حمید :نرگس

نرگس:جانم اقا حمید

حمید :یه چیز بپرسم راستش میگی

نرگس :بپرس

حمید :عشق داری ؟

نرگس :نه

حمید :واقعا

نرگس:اره دیگه

حمید :.............

نرگس:الووو کجا رفتی

حمید :اینجام

حمید:نرگس جون دیگه دیر وقته بای مواظب خودت باش

نرگس :چشم تو هم همینطور

من به دستانه خداخیره شدم معجزه کرد😍کاربر(@baharjoon94)دلم خیلی برات تنگ شده  
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792