سام:سلام عشقم
نرگس:سلام
سام :کجا میری عزیزم
نرگس:به نظرت الان کجا میرن اخه
سام :خوب چرا اینطوری میکنی
نرگس:بای
شب وقتی نرگس اومد خونه با عجله لباساشو در اورد رفت سراغ کامپیوتر تا با حمید چت کنه .
ولی حمید انلاین نبود منتظرش موند دید داره تایپ میکنه
حمید:سلام
نرگس :سلا کجا بودی چطوری؟
حمید:مرسی کار داشتم خودت چطوری؟
نرگس:عالیم
خلاصه 2سه ساعت در مورد درس چت کردن کا حمید گفت.
حمید :نرگس
نرگس:جانم اقا حمید
حمید :یه چیز بپرسم راستش میگی
نرگس :بپرس
حمید :عشق داری ؟
نرگس :نه
حمید :واقعا
نرگس:اره دیگه
حمید :.............
نرگس:الووو کجا رفتی
حمید :اینجام
حمید:نرگس جون دیگه دیر وقته بای مواظب خودت باش
نرگس :چشم تو هم همینطور