سلام من پسرم سه سالشه زیاد اهل بیرون رفتن نیس مجالس که اصن نباید حرفش وبزنیم میترسه مهد خاستم ثبت نامش کنم از درش تونیومد بااسباب بازیاش باخودش بیشتر بازی میکنه سخت با بقیه جور بشه خیییییلی ترسو هس صدای تق وتوق بیاد فرار میکنه تو بغلم میاد نمیدونم چکار کنم یه پیشنهادی بدین چه بازیهایی خوبه باهاش انجام بدم یا چه اموزشهایی
از وقتی شوخی اختراع شددیگه هیچ حرفی تودل کسی نموند.....!
خب چون خونتون از اول تو سکوت وارامش بوده اینجوری شده باید ببریش تو اجتماع نزار زیاد تو خونه بمونه ببرش پارک خودت کنارش باش کم کم یخش باز بشه
جمله ی چرا انقدر زود ازدواج کردی؟ به اندازه ی جمله ی چرا ازدواج نمیکنی؟ زشته! جمله ی سومین بچه رو میخواستی چیکار؟ به اندازه ی سوال چرا بچه دار نمیشی ناراحت کننده اس! به اسم روشنفکری در زندگی دیگران دخالت نکنید🙏
اینجوری بهتر فقط بره بیرون ما روزی دو وعده ظهر و عصر پارکیم
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری.
ماشین ها و اسباب بازی هارو بچین مث کلاس درس خودتم بشین قاطی عروسکا بگو معلم شو بزار حرف بزنه و صحبت کنه سوال و جواب کن باهاش مثلا بگو این چیه اون چیه اجازه گفتگو و صحبت بده بهش.
اصلا به عیچ وجه نمیاد کاش از نزدیک میدیدین خیلی سخته خییییلی از اجتماع فراریه
جایی اسم ننویس فعلا همون هر روز ببرش پارک یا خانه بازی ساعتی ...شما دنیایی هم باهاش بازی کنی فایده نداره بچه باید با همسالانش رو برو شدن رو یاد بگیره....چشم رهم بزاری باید بره مدرسه....از من ۲سالو ۷ ماهش از وقتی ک راه رفتنو یاد گرفته ما تو پارکیم اب و کیک یا میوه میبریم میخوریم ...انقد رفتم ک دیگه مادرا رو مبشناسم ....دنبال گربه ها میریم. توپ میبرم اگه همبازی هم نباشه خودم باهاش بازی میکنم....
زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت.گوشت بدن خود را میکند و به جوجه ها میداد.زمستان تمام شد و کلاغ مرد و جوجه ها نجات پیدا کردند و گفتند خوب شد مرد خسته شدیم از این غذای تکراری.