دقیقا روزی که فهمیدم باردارم مادر بزرگ شوهرم روضه داشت شوهرم بهم گفت رفتی آزمایش دادی بعد برو اونجا که مواظبت باشن
منم رفتم خونه مادربزرگ شوهرم خونشون نامرتب و کثیف بود رفتم جارو برقی رو آوردم جارو کنم دیدم مکش نداره توشو خالی کردیم نزدیک 10 کیلد توش آشغال بود بعد من اونو بلند کرده بودم
بعد روضه پسر خاله شوهرم 2 سالشه دوید تو کوچه رفتم بگیرمش که مجبور شدم
بغلش کنم ماشالا اونم 20 یا 25 کیلو وزنشه
خب شما بگین نباید سقط میشد؟