بچم تقریبا سه ماهشه ما زیاد با خانواده شوهرم رفت و آمد داریم تقریبا یه روز در میون
اگه نریم ناراحت میشن
اما مشکل من اینه هروقت میرم با اعصاب خوردی باید برگردم چون بچه من کلا زیاد شیر میخوره همشم شیر خودمو میخواد اینا تا گریه نکنه بچه رو دستم نمیدن هرچیم نیگم الان گشنشه تا گریه شدید نکنه بهم نمیدنش مخصوصا مادرشوهرم... بعد از شیر یکم طول میکشه بچم بادگلو بزنه اینا بلافاصله بعد از شیردادن بچه رو ازم میگیرن و میخوان باهاش بازی کنن اینم باد تو دلش میمونه دل درد میشه بعدا
یا اینقد تکون تکونش میدن تا بالا میاره آخر سر
وقتی از خونشون میام خیلی بچم اذیت میکنه تا حالا ده بار محترمانه گفتم تو خونه هم هزار بار به شوهرم گفتم اما اونا میگن فرزانه وسواس بچه داره خدا میدونه هیچوقت تو خونه نمیزارم بچم به مرحله گریه برسه اما مادرشوهرم واقعا تا گریه نکنه ولش نمیکنه
بگذریم ازینکه خودشو خراب کرده بچه چند بار اینقد دیر بهم دادنش که لباسشم کثیف شده....
نمیدونم چیکار کنم کلافم امروز باز خونشون دعوتم
میدونم دوستش دارن خیلیم دوستش دارن آدمای خوبیم هستن ولی خدا میدونه دیگه اعصابم نمیکشه
ببخشید طولانی شد