الهی بمیرم چقد توام سختی گشیدی..خلی سخته این رفتارا حداقل برای کسی ک خودش هواسش هست تو جمعی کسی نباشه ..بخدامن اصا اروم نمیشم بفهمم یکی توجمع غریبه یا تنهاست و من تنهاش بزارم حتی اگه اصلا نشناسمش اماهمیشه گیر ادمای اینجوری میوفتم
طبيعيه ضمير ناخودآگاهشون يكي عمر با خونوادش زندگي كرده پس حقو ناخواسته به اونا ميده
شما توقعتو بيار پايين بزار به خودتم سخت نگذره
يه مورد ديگه اگه شما خيلي فداكاري كردي براي شوهرت توقع نداشته باش اون بفهمه
كلا مردا اين مدلين نميفهمن
تو روزاي خوش تو مكان خودش با لوس بازي بايد عنوان كني كه مثلا من از خونرادم دورم بخاطر تو
تو انگار کپی منی.بااین تفاوت ک خواهر شوهرای من بافامیل وبچه ها صدتایی جمع میشن گوش و سرشون رو میکنند توی هم و صدتایی سلفی میگیرن در حالی ک منم سر همون میزی ام ک اونا هستن.منم همش پیش شوهر و مادر شوهرمم یا اونا ام نباشن میرم تو گوشی شدیدا.
منم اینجوری بودم مثلا کنار جاریام میشستم اونا با هم حرف میزرن و اصلا به من محل نمیدادن منم خیلی ناراحت میشدم و چهرم غمگین میشد، الان رو خودم دارم کار میکنم که اعتماد به نفسمو ببرم بالا و حرف زدن یا نزدن اونا تاثیری روم نداشته باشه، و بتونم در هر صورت با شوهرم شاد باشم
همه اينا كه گفتى يه طرف اينكه شوهر ادم نفهمه كه اونا بى محلى ميكنن و پشتشونه يه طرف. شوهر منم اوايل همين بود. من هميشه خانوادشو تحويل ميگرفتم اون اصلا رفتاراى خوب منو نميديد همش هم از خانوادش حمايت ميكرد مثلا خواهرش بهم تيكه مينداخت به حرف خواهرش غش غش ميخنديد و دو تا هم ميزاشت روش! اسمشم ميزاشت شوخى! من خيييلى ناراحت ميشدم يكى دو بار بهش گفتم اخر همين رفتاراى تو زندگيمونو بهم ميزنه. الان يكم بهتر شده ولى بازم شايد موقعيتش پيش بياد پشت اونا رو بگيره. ببين من يه چيزى رو تازه فهميدم اونم اينكه تو خواسته ايى كه از شوهرت دارى و بايد در شرايط مختلف و لحن هاى متفاوت بهش بگى البته نه يه جورى كه ديگه رو مخش باشى خيلى مهمه كه به جاش بگى و لحنت خوب باشه. مردا مثل ما زنا نيستن كه به اين چيزا اهميت بدن موضوع يادشون ميره واسه همين بايد با تكرار يه مطلب اونو واسشون جا بندازى.
ممتاسفامه فعلانمیتونم گمترببینمشون:(شاید باورتون نشه ولی خدامیدومه ک ارومم گفتم هیچیم نگفتم خودش دیده امابازم فایده نداره...برای همین تصمیم گرفتم دیگم هیچی بهش نگم و فقط یکاری کنم خودم مشکلمو حل کنم و صبور ترباشم و ناراحت نشم که خیلیم وقتی تنهایی کارسختیه
الان داز دیشب میدونه و دیده ک من ماراحتم ازدست خوانوادش الان نشسته باهاشون هرهرمیخنده و شاده
