2777
2789
همسرمم رفت تو صف من نشسته بودم کنارشون و مدام باهاشون حرف میزدم ازتوی گوشیم عکس نشون مبدادم(انی کاره ...

نزدیک پریودیته؟؟!

خودتو بیخودی ناراحت میکنی؟

بخوای به این رفتارت ادامه بدی شوهرت از این به بعد میخواد با خانوادش بره و دیگه تنها نمیرید حتی مسافرت هم اویزون دارید

تو هم خوشبگذرون اهمیتی به رفتاراشون نده بگو بخند

اونا عکس میگیرن توهم عکس دو نفره بگیر و دسته جمعی

اونا بدن تو مهربون باش 

لبخند درمون هر دردیه

اوقات خودتو شوهرتو سر چیزای ناچیز تلخ میکنی بیش از اندازه حساسی

سعی کن فقط و فقط و فقط شوهرتو بکش سمت خودت البته نه با دعوا بلکه باسیاست و ارامش اونموقع مشکلاتت حل ...

من خیلی ارومم اتفاقا هیچ وقتم سعی میکنم بدشونو نگم خیلی برای همسرم فداکاری کردم همین ک الان اینجام و دور ازخانوادم اماانگارهیچیو نمیبینه بااینکه بقول خودش عاشقمه

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اشتباه از شماست که دلت واسه اونا سوخته.اول وجود بعدا سجود.من خودم دیگی که واسه من نجوشه میخوام سر سگ توش بجوشه.وقتی خودم ارامش نداشته باشم عمرا نمیذارم شوهرم واسه دیگری کاری کنه.اول واسه من همه کار بکنه بعد واسه خواهر و مادرش

عاشق خودمم...بوس بوس
نزدیک پریودیته؟؟! خودتو بیخودی ناراحت میکنی؟ بخوای به این رفتارت ادامه بدی شوهرت از این به بعد میخ ...

خب منم همینو میخام که خودمو ناراحت نکنم چکارکنم ک اون لحظه ناراحت نشم بروز ندم اخه وتقعااخیلی رفتارای بی رحمانه ای اون لحظه دلم میشکنه...

من خیلی ارومم اتفاقا هیچ وقتم سعی میکنم بدشونو نگم خیلی برای همسرم فداکاری کردم همین ک الان اینجام و ...

بشین باهاش حرف بزن بگو من خیلی به فکر زندگیمون هستم و اصلا دلم نمیخواد تورو ناراحت کنم و برعکس بیا باهم شاد باشیم منوتو فقطبراهم میمونیم و....

من خیلی ارومم اتفاقا هیچ وقتم سعی میکنم بدشونو نگم خیلی برای همسرم فداکاری کردم همین ک الان اینجام و ...

لطف زیادی شده وظیفت دیگه.اگه به فکر خودت باشی قدرتو بیشتر میدونن.کسی که واسه خودش ارزش قائل نباشه بقیه هم بهش احترام نمیذارن

عاشق خودمم...بوس بوس

بنظرمن كاملا خق دارين


فقط يه مسئله اي بهت بگم اولا دلت نسوزه خودتون دونفري بايد ميرفتين

بعدشم ناراحت نباش اونا دونفري كاري ميكنن يا بي محلي ميكنن

توام تو اون لحظه برو تو گوشيت

شوهرتم اومده اخم نكن كه متوجه بشه

اگر بعدا مادرشوهرتينا گفتن فلاني چرا اينجوري كرد بكو منكه خيلي خوب بودم اصلا مشكلي نبود

سياست داشته باش وقتي شوهرت هست لبخند بزن نگاهشون كن


فقط مسئله اينكه توقع نداشته باش اونا دونفري باهم كيف ميكنن 

وقتی برای تاپیک شما نظر میدیم و راهنماییتون می‌کنیم،لایک کردن شما نشانه شعور شماست که “ممنونم از زمانیکه در اختیارم گذاشتید”….اینجا به هیچ عنوان جای درد و دل و مشورت گرفتن برای مسائل مهم زندگی مشترک نیست… لطفا به هیچ عنوان براساس نظرات کاربران با سنهای پایین و فرهنگ های مختلف تصمیم های جدی نگیرید…☘️
خونسرد باش نفس عمیق بکش.خودتو با گوشیت سر گرم کن.و وقتی میبینی شوهرت جنبه نداره جلوی اونا به چیزی اع ...

:((چشم...واقعاجنبه نداره نمیدونی چقد بیشترازهمه از رفتارشوهرم دلم میشکنه چشاشو روی همه چیز میبنده

بنظرمن كاملا خق دارين فقط يه مسئله اي بهت بگم اولا دلت نسوزه خودتون دونفري بايد ميرفتين بعدشم ن ...

راست میگین چقدم اینکارسختیهه ..اخه شوهرم میبینه من چقد بهشون احترام میزارم و رفتارای اونارم میبینه اما بازم انگارن انگار...

فک کنم اول زندگیته ک دل سوزی میکنی براشون یکم ک بگذره انقد برات بی ارزش میشن ک اصن دلت نمیخاد ب چششون بیا خب اونا میگن میخندن توام بگو بخند با شوهرت گوشه گیر نباش منم اولاش اینجودی بود خوهرشوهرم اینا باهم میگفتن میخندین شوهرمم باهاشون همکاری میکرد منم ناراحت میشدم ب طوری ک شوهرم میگفت تو نمیتونی خوشحالی مارو ببینی ولی الان انقد میگم و میخندم شوهرمم همش پشتمه

دلم را کسانی شکستن که هرگز دلم به شکستن دلشان راضی نمیشد،😭😭😭😭چرا کشتیش؟؟؟ آقای قاضی من نکشتمش خودش از حسودی مرد😀😀😀😀😀
ایناهمه بکنار من دیگه عادت کردم به این رفتارای بی دلیل که خداخودش شاهده..امامن فقط ازتون یه کمک میخا ...

نه اصلا ناراحتیت مسخره نیست .... درکت میکنیم کاملا ...من اوایل ازدواج یه مشکل این مدلی داشتم ... شوهرم تک فرزنده وقتی میرفتیم بیرون با این که من دختر عقدی بودم و هر از گاهی من و میدید دست مادرشوهرم و میگرفت راه میرفتن با هم منم باید با بقیه راه میرفتم ... خیلی اعصابم خورد میشد و اخر بروز میدادم .... تازه واسه شام اینا میرفت کنار مامانش می نشست واسه اون لقمه میگرفت نوشابه میریخت در حالی که من مهمون بودم تو اون جمع... ولی کم کم چون با هم زندگی میکنیم به من وابسته شد .... دیگه دست من و میگیره 🤣🤣 مردااا باید پیر بشن تا عاقل بشن ... متاسفانه اصلا مثل ما خانوما به فکر نیستن 

الان ناراحتی گریه کردی؟؟؟؟!

دیشب خیلی گریه کردم اخه اینجام تنهام پدرمادرم یه شهردیگن ...الانم یواشکی گریه میکنم و براتون مینویسم دلم نمیخاد کسی غصمو بدونه فقط ب شوهرم میگم ک اونم هیچ وقت حقو بمن نمیده

:((چشم...واقعاجنبه نداره نمیدونی چقد بیشترازهمه از رفتارشوهرم دلم میشکنه چشاشو روی همه چیز میبنده

بیشتر از رفتار اونا همسرتون رفتارش درست نیست. اونا رو ول کن چون همین هستن و تغییر نمی کنن. همسرت رو وقتی تنها بودین با زبون نرم و ملایم و با سیاست توجیه کن و متقاعدش کن که شما درست میگی. 

تمام سعیت هم بر این باشه که کمتر اونا رو ببینی وقتی هم دیدی رودر رو آتو دست اونا ندی. بعدا حرفات رو به شوهرت بزن. 

باید روی خودت بیشتر کار کنی که روی رفتارت مسلط باشی.

خدایا شکرت شکرت شکرت.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز