نامزدی رو ول کن من تنهام میترسم خواب بودم انگار تختم تکون میخورد تورو خدا یکی منو نجات بده
گل شیشه ای:سرباز ۱:اون دختر کوچولوإ ، یه ساله هروقت با قطار میام جبهه میبینمش...سرباز ۲:پس چرا مثل بقیه گل هاشو نمیده ؟ سرباز ۱:اون گل هاشو همینجوری نمیده بابتشون پول نمیگیره ، منتظره تا بچهها برن کنار... سرباز ۲:برن کنار ؟ برای چی؟! سرباز ۱:تا اون ادمی که دنبالشه رو پیدا کنه سرباز ۲:خب ، مگه کی رو میخواد پیدا کنه ؟ سرباز ۱:اون ادمی رو که قراره شهید بشه سرباز ۲:این..این دخترکوچولو تا حالا به هر ادمی که گل داده اون ادم شهید شده ...................لای لا لا لای لا لای لا لایییی...لای لالا لای لالای لاییی
من که با عروسی مخالفم چه برسه به عقدو نامزدی من ازدواج کنم عروسیم درحد لباس عروسو یه اتلیه و ارایشکاه هست ویه شام تو رستوران برا خانوادها دیکه تالار فیلمبردار دی جی اصلا ولی ماه عسل خوبی میرم