خانوما من الان هفت ماهه تقریبا هیییییچ ارتباطی باهمسرم ندارم حتی ی دونه اس همسرم نمیخادمنووو یجورمریص روانیه انگار مساورم رغتیم گفتن ثبات شخصیتی نداره ب هبچ وجه افسرده اس انگارخودشم نمیدونه چی میگه چی میخاد چون من ظاهرمو ومهمتراخلاقم خوبه ولی ازاول سازمخالف زد حالاپدرشوهرم دوماه قبل گف بیاین محضرامصاکنیدنموم شه بره مام گفتیم پس مهریه چی چون ما ادمایی یاده ای هستیم فک نمیکردمهریه حرفش پیش بیاد ازاونروزک حرف مهریه شدهی میگه من نمیخام طلاق بگیرین تلاسمم میکنم دیگه اونروزگفت که رفتم پیش ی شیخ معتبرگفت که جادوکردن دختره محبت میکردپسره پس میزدبمن گف پدرشوهرم که چهارماه زمان میبره همسرم درس بشه راس میگه؟ سردرگمم هیچ حرمتی نمونده نمیدونم قبلا ک مشکلی نبوداون وقعی بود الان میخادچجوری باشه
استارتر ببخشید نامربوطه معذرت
بچه ها میشه لطفا 5 تا صلوات برا مادربزرگ نامزدم بفرستید داره تموم میکنه تروخدا التماس دعا
اگه صلوات فرستاد یا دعا کردید لایک بزنید💕
یکم صبر کن واسه طلاق وقت هست
یکم صبر کن
فرستادیم صلوات
😕 نکنه نقششونه زبونتو ببندن مهریه نگیری
یه فرصت دیگه بهش بده اما اگه خوب نشد خودتو پاش نسوزون
کاری نمیتونه بکنه عزیزم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز