امروز بعد مدت ها با دوستم رفتم پارک پسرامو بردم بازی،کنه انقدر شنیدم بچه دزدی هست شدیدا ترسوشدم دیدم یه مرده خیلی نگاه میکنه پاشدیم ازاین پارک رفتیم پارک شلوغ ترازخیابون رد شدیم یه آقایی درحال رانندگی دهن زشتشو غنچه میکنه بوس میفرسته رفتیم نشستیم بچه ها بازی کنن یه آقایی پشت نیمکت ما رفت وبرگشت متلک انداخت انقدرم من ترسوام به روی خودم نمیاوردم تا یه آقایی که یکم مشکل ذهنی داشت اومد نزدیم ما گفت مامان مامان دیگه انقدر ترسیدم ازجام پریدم بچه امم ازبغل دوستم نگرفتم گفتم الان بغلم میکنه میگه منم شیربده،سریع رفتم دست پسربزرگمو گرفتم که پارک وترک کنیم اون مزاحم قبلی دیدم داره میاد پشتمون دیگه خون جلو چشمامو گرفت گفتم میگیرم میزنم صدای سگ بدی حروم زاده ها یارو فرار کرد ولی حال خودم خیلی بده دلم به خانم ها میسوزه حتی تو نی نی سایتم مردا ولمون نمیکنن دوستم میگه بعضی زن ها رو دادن به مردا که جری،شدن به نظرتون کی ما زنها به آسایش میرسیم
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
عزیزم منم رفتم بادوتابچهام پارک یه آقایی اومد جلو گفت من گیتاریستم الم بلم شمارمو بدم بهت گفتم برو پی کارت گفت پس توشمارتو بده ازونجا رفتم دورتر نشستم گم وگور شد باز دخترم پیله کرد ببرم ماشین برقی دیدم یکی دونفر بدجور نگاه میکنن بخدا آرایشم نداشتم جز یه رژ کمرنگ موهامم تو بود چادری ام هستم
من احساس گناه نمیکنم چون اون آدمه که داره حق مم رو میخوره و مزاحمم میشه من که نمیتونم خودمو حبس کنم تو خونه ولی وقتی کسی میوفته دنبالم بی نهایت معذب میشم و دلم میخواد فرار کنم
قدر چیزایی که دارید رو بدونید وقتی از دستشون بدید ارزششونو میفهمید
یسری من رفتم با کارت تلفن زنگ بزنم یکم کنار خیابون بود ماشین بود که بوق میزد دیدم یکی کنه شد گفتم مسافر نیستم برو نرفت آ خر سر یه لگد کوبیدم رو ماشینش مرده پیاده شد اومد بزنم گفتم جرأت داری بزن آشغال حرومزاده انگار جرمه یه خانم زنگ بزنه دخترم خیلی ترسید گفت مامان بیا بریم گفتم بزار ببینم میخواد چه غلطی کنه