٦/٥ ساله
زندگيمون جهنمه
من ٤ماه و نيم ازدواج كرديم البته ٦سال باهم دوست بوديم
واااااااقعا همسرم نيمه ي گمشدمه...
من تا قبل از زندگي مشترك معناي نيمه گمشده رو لمس نميكردم
۴سال و نیمه .
عاشق همیم و با اومدن دختر مون عشق مون صدها هزار هزار هزار برابر بیشتر شد
ققط مشکلی ک هس من گرمـمزاجم اون سرد مزاج واقعا دارم اذیت میشم
۱۰ساله همودوس داریم ونزدیک ۶ساله تقریباهنوز۵سال تموم نشده البته
وعاااااااااشق همیم بالاخره همیشه دعواوکشمکش وسختی هست مخصوصااوایل ازدواج ولی الان خدارروروزی هزارمرتبه شکرباهم خوبیم البته اگه آگهی بازگانی مادرشوهربزاره 😬😬به علاوه ی مریضی😢😢
دو ساله ازدواج کردیم چهار سال و نیم از آشناییمون میگذره . عاشق همیم اون بیشتر
یک سال ۲ ماهه که ازدواج کردیم
رابطمونم خووبه خیلی همدیگه رو دوست داریم البته اون بیشتر منو دوست داره و میاد سمت من
شوهر منم ارشد مواده کار مرتبط گیر نمیاورد برا همین با اینکه عاشق هم بودیم اولای ازدواج همش دعوامون میشد سربازی هم نرفته بود ولی کم کم همه چی جور شد تو یه شرکت کار میکرد دیگه هزمون استخدامی شرکت کرد قبول شد ان شاالله واسه شمام درست بشه خیلی سخته از وقتی هزمون استخدامی قبول شده زندگیمون گرمتر شده
خداروشکررررررر که اکثرا خوبین باهم فقط لطفا بگین چیکار کردین زندگیتون شیرین تر شده. بالاخره هرکس ۴تا اخلاق خوب داره ۴تااخلاق بد بهتریناشم یه اخلاق بد دارن دیگه
اخلاق بد شوهر من این بود که زیادیدوابسته خانوادش بود همیشه طرف اونارو میگرفت حتی به ناحق ابجیاشم سواستفاده میکردن ازاین قضیه خیلی سخت گذشت تاااااا الان بهتر شده ولی باز یکم به اونور کشیده میشه رابطمو با ابجیاش بسییییییار خوب کردم تا به چشم خواهرشوهر نبینمشون اتفاقی هم می افته میبخشم دیگه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
47 ثانیه پیش
54 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
