يه داداش بيشتر ندارم موقعي كه با زنش نامزد شده همش مي اومدن خونه ي ما و هردفعه كادوهاي گرون مياورد برا من يا پسرم و خيلي احترام ميذاشت منم گفتم واي چه عروس خوبي خداروشكر نگو اين ميخواسته داداشم يوقت پشيمون نشه نگيرتش منم خرررر،همين كه ازدواج كردن كلا رفتاراش صدوهشتاد درجه عوض شد و شروع كرد كلاس گذاشتن دعوتش ميكرديم كادو مسخره ترين چيز بازار و مياره بعد هي به داداشم ميگه چرا خواهرت سراغمو نميگيره منم اونروز رفتم دنبالش رفتيم بيرون همش لفظ قلم حرف ميزنه و تو حرفاش تيكه ميندازه اصلا توش موندم اين چرا اينطوريه يه داداش هم بيشتر ندارم نميدونم چطور باهاش رفتار كنم نميشه قطع ارتباط كرد مثلا مارو دعوت ميكنه خونشون همش تو شوخي بي احترامي ميكنه داداشمم خيلي پشتشه