سلام
یه ماه پیش که میخواستم جاری دار بشم
و همه ناراحتی هایی که از خونواده شوهرم داشتم تو سرم چرخ میخورد
سر اینکه چرا خرید عقد رو نشونم ندادن باهاشون واسه اولین بار دعوا کردم.مخصوصا با خواهر شوهرم که دعوامون بالا گرفت.
دقیقا دو روز قبل از عقد.
و شوهرم هم باهاشون برخورد کرد چون اونم از دستشون ناراحت بود که چرا خوشیاتون واسه خودتونه ناراحتیاتون واسه ما.
بالاخره عقد رو رفتیم
الان 20 روز از عقد میگذره و ما دو بار رفتیم خونشون. و خواهر شوهرا باهام سر سنگین هستن.
منم همینطور.
و میدونم که دیگه روابطمون مثل قبل نمیشه
و اصلا هم از این بابت ناراحت نیستم
اما با جاری جدیده خیلی خوبیم با هم
اونا هم داره زورشون میگیره
گفتم که تو جریان باشید
😆😆😆