2777
2789
عنوان

من خیلی عاشق روابط و آدمهام ولی تو مهمونی های بزرگ منزوی می شم !

| مشاهده متن کامل بحث + 276 بازدید | 38 پست
بهتر که نگرفت ! جلوی کسی که خودتو ببازی فایده نداره ! 


اره والا تا اخر عمر باید معذب زندگی میکردم ... 4 تا خاله مجرد بالای 40 سال داره همه هم عشق و زندگیشون این پسره س ... مامانم گفت 5 تا مادرشوهر داشتی اگه زن اون میشدی چه بهتر که نشد ...   

من خیلی نگران قضاوت مردم راجع به خودم هستم. بگردید و کنکاش کنید در خودتون علتشو می یابید. من میدونم علت چیه اما نمیتونم کنار بیام باهاش. چون از اول اینطوری تربیت شدیم اما مثلا عروسمون تو جمع راجع به همه چی نظر میده خیلی راحت. بارها همه مسخرش کردن و دستش انداختن اما اون کار خودشو میکنه و ناراحتم نمیشه اما من اصلا نمیتونم مورد تمسخر باشم.

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

من که پایین بودن اعتماد به نفسه تو جمع ادمای جدید حالا هرجا میخواد باشه منم پیش دوستام تو دانشگاه یا ...


آره یه ترس خاصیه ! البته من بیشتر از ایراد گرفتن می ترسم از اینکه بهم بگن بلد نیستی ! 

منم همینم ! خصوصا مادربزرگ و عمم خیلی ایراد گیرن ! من کلا پیش آدمهای ایراد گیر مثه دست و پا چلفتی ها ...

طبیعیه اینجور آدما اعتماد بنفس آدمو میگیرن. 

انرژی منفیشون رو آدم اثر میزاره 

میدونی اگر شنونده غیبت باشیم هفتاد برابر غیبت کننده گناه کردیم؟!! آره وحشتناکه!! دلیل بیشتر بودن گناه شنونده اینه که به غیبت کننده این جرات رو میده که بازم کارشو تکرار کنه. بیا از همین الان تلاش کنیم اجازه ندیم جایی که حضور داریم این گناه بزرگ اتفاق بیفته.  اولین قدم در برابر غیبت اینه که اصلا اجازه ندیم غیبت صورت بگیره، دوم اینکه اگر اتفاق افتاد ردّ غیبت کنیم،  یعنی از کسی که غیبتش شده دفاع کنیم. حدیث از پیامبر (ص) هست که گفتند کسی که بر برادر مسلمانش منت بگذارد و در برابر غیبتی که از او در مجلسی شنیده دفاع کند خداوند هزار در از شر و بدی را از او در دنیا و آخرت باز می گرداند و اگر دفاع نکند در حالی که قادر بر دفاع است هفتاد برابر گناه غیبت کننده بر او است. حالا سوال پیش میاد که چجوری دفاع کنیم؟ اگر از ویژگیهای ظاهری اون شخص غیبت شد که مثلا چهره ش فلانه ، بگیم اینا که عیب نیست ،عیب اینه که انسان از انسانیت به دور باشه یا گرفتار گناه باشه. اگه از خصوصیات اخلاقی اون شخص غیبت شد که مثلا حسوده یا خسیسه، اینجا سعی کنیم این ویژگی اون شخص رو توجیه کنیم و مثلا بگیم  اینطور نبوده و شاید منظورش این نبوده و صحبتایی مثل این رو بگیم و اگر اون خصیصه قابل توجیه نبود بگیم به هر حال هر آدمی گرفتار خطا میشه، کیه که خطا نداشته باشه ! یا این احتمال رو مطرح کنیم شاید به طور غیرعمد اون رفتار نادرست ازش سر زده. و اگر دفاع مقدور نبود بحث رو عوض کنیم و یا محل و مجلس غیبت رو ترک کنیم، و اگر ترک محل مقدور نبود باید به شکلی مثل بی اعتنایی یا تغییر رفتار نسبت به غیبت کننده نارضایتی خودمون رو نسبت به این عمل نشون بدیم. امام علی (ع) در این زمینه میفرمایند؛ پایینترین حد نهی از منکر و انکار عمل اهل گناه این است که با چهره ای در هم کشیده و ناراضی از عمل آنها با آنها برخورد کرد. و در آخر برای کسی که غیبتشو شنیدیم صلوات بفرستیم یا آیةالکرسی بخونیم یا واسش دعا و استغفار بگیم یا به نیابتش صدقه بدیم...اینجوری حداقل سعی خودمون رو کردیم قدم خیری برای اون شخص برداریم و در حد توان برای گناهی که ناخواسته درگیرش شدیم کاری رو به عنوان جبران انجام داده باشیم...
طبیعیه اینجور آدما اعتماد بنفس آدمو میگیرن.  انرژی منفیشون رو آدم اثر میزاره


مادرشوهرم هزار برابر بدتره !  تو مهمونی هایی که هست این قدر ازش می ترسم واصلا هیچی نمی فهم  دائم جلوی دیگران بهم بکن نکن می کنه 

من خیلی نگران قضاوت مردم راجع به خودم هستم. بگردید و کنکاش کنید در خودتون علتشو می یابید. من میدونم ...


خیلی خوبه که ترس نداره ! این آدمها خیلی خونسرد هستن و موفق 

اره والا تا اخر عمر باید معذب زندگی میکردم ... 4 تا خاله مجرد بالای 40 سال داره همه هم عشق و زندگیشو ...


وای خدا خیلی دوستت داشته ! منم یه خواستگار اینطوری داشتم نمی دونم در مورد اون چه قدر عاقل بودم سریع گفتم نه 

خیلی خوبه که ترس نداره ! این آدمها خیلی خونسرد هستن و موفق 


آره خیلی خوبه آدم بتونه خودش باشه. من تو جمع اینقدر خودمو کنترل میکنم گاهی بعد مراسم خسته ام و کلافه نمیتونم خود واقعیم باشم و راحت حرفامو بزنم. خصوصا جلوی جمع خانواده شوهر. اما میگم همین عروسمون یا جاریم خوشم میاد خودشون بودن و اصلا نقش بازی نمیکنن البته بارها شده اغلب از زبون و کاراشون همه ناراحت شدن و شاید مقبولیت همگان رو نداشته باشن اما خودشونن نه نقش بازی کنن من همه جا اتو کشیده ام و خودمو برای همه هلاک میکنم.

از همه چی یعنی چی ؟ 

توی جمع که باشم وقتی جدید باشه همش حس میکنم الان بهم میخندن(با اینکه هیچ مشکلی ندارم) یا پشت سرم حرف میزنن یا مثلا حرفی بزنن نمیتونم جواب بدم یا میترسم تو بحث شرکت کنم که نکنه اشتباه بگم

درضمن من ادم حاضرجوابی ام خیلی زیاد تا حدی که هیچکس حریفم نمیشه اما تو جمع موش میشم 


آره خیلی خوبه آدم بتونه خودش باشه. من تو جمع اینقدر خودمو کنترل میکنم گاهی بعد مراسم خسته ام و کلافه ...


دقیقا همینه ! به ما یاد ندادن خودمون باشیم ! اگر خودمون بودیم آدمهای اطرافمون هم ما رو رنج نمی دادن ! همینطوری خود واقعیمونو دوست داشتن ! 

توی جمع که باشم وقتی جدید باشه همش حس میکنم الان بهم میخندن(با اینکه هیچ مشکلی ندارم) یا پشت سرم حرف ...


من اصلا برام مهم نیست کسی پشت سرم حرفی بزنه اصلا برام مهم نیست ! فقط از تو جمع بودن گریزون میشم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792