2777
2789
عنوان

خانومای عزیزی که با مادرشوهراشون تو یه ساختمون زندگی میکنن.....

| مشاهده متن کامل بحث + 83 بازدید | 52 پست
وای چه بد نازی جون من بدم میاد تا بچه گریه کنه بیان بالا.... دو سه بار مادرشوهرم اومد ولی خدا را شکر دیگه نمیاد البته من اخمهام را می کشیدم توهم و می گفتم چیزیش نیست خب بچه گریه می کنه....خخخخ
به نظرم من خودت زود به زود برو خونشون اینجوری خوشحالتر میشن مادر شوهر پدر شوهر من که بیشتر دوست دارن ما بریم ولی خوب الان با بچه بیشتر ازین فرصت نمیکنم برم قبلنا خیلی بیشتر میرفتم
خدایا شکرت.....

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بچه ها یعنی به طور کلی سالی ۲،۳ بار اشکالی نداره دیگه ؟ بعد همون دفعات خیلی تدارک میبینین چند مدل غذا درست میکنین ؟
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت
آره مرضیه جون منم دوست ندارم.از اون بدتر هر موقع بحثمون میشد یکم صدامون میرفت بالا سریع میومد ببینه قضیه چیه...البته بیشتر مادرا هم که ناعادلانه طرف پسرشونو میگیرن
《این جهان کوه است و فعل ما ندا         سوی ما آید نداها را صدا》
من اکثرا دو مدل غذا درست می کنم....یه پلو مخلوط با یه پلو ساده و خورشت... دیگه سالاد و مخلفات هم بجای خود... مهمونی باید مناسبت داشته باشه البته بستگی به روابط هم داره من قبلا باهاشون بیشتر رابطه داشتم الان نه کلا زیاد حوصله شونو ندارم
مامان محمد ماهان جون من هر دفعه دعوتشون میکنم خودشون سفارش میدن چی بپزم خیلی حرصم میگیره اخه مهمون باید تعیین کنه !! مثلا واسه عید چون روز دوم عید میخواست بیان و خودشون ماهی درست نکرده بودن میخواستم ماهی بپزم گفت نه ماهی درست نکن چون خواهرشوهرم ماهی خورده ماهیچه بپز
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت
البته که من فقط ماهی نمیخواستم درست کنم اما همیشه کارشون همینه تقصیر شوهرم هم هست دفعه های اول نظر میخواست الان دیگه پرو پرو منو میدن
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت
کلا شوهرم خیلی دهن لقه همیشه باید بهش بگم اینو نگو اونو نگو ، بعد میگه اینا که بی اهمیته ، منم کنسل کردم برنامه مهمونیو :-) به خدا هر دفعه میان تا چند ماه بعدش عواقب داره خسته میشم انقد بشور و بپز و برنامه ریزی کن همون موقع یادشون میان که گوشت قرمز دیگه نمیخوان بخورن !!! بعد من ژیگو پختم میشینه سالاد کاهو میخوره
به حباب نگران لب یک رود قسم و به کوتاهی لحظه شادی که گذشت غصه هم خواهد رفت
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792