شوهرم کارپردازه شرکت آسانسوره با حقوق ۱ ملیون بیممونم قطع کردن.تازه این یتومنم به موقع نمیده صاحب کار عوضیش هفته ای ۳۰۰ یا ۴۰۰ بخدا خجالت میکشم ازش بخام برای خونه چیزی بخره. خدا لعنتشون کنه ک حق کارگرو ادا نمیکنن.اینجوری کارشونم برکت میگیره
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
گفتم دوستت دارم گفتی دلیلت چیست؟گفتم به حکم عقل دوستت دارم عقل نهیبم زد مگر عشق از تو جز خاکستری گذاشته که من را امضای ان مینامی ،خندیدی گفتم نخند به حکم احساس دوستت دارم ،حس نگاهی سخره امیز بر جانم انداخت که تو من زیر پای غرور هر کس و نا کسی له کردی انوقت دلیل بر مدعایت شدم ؟چشمانم اشکبار شد و تو پیروزمندانه من را نظاره کردی دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست چیزی ندارم تا خود را به تو ثابت کنم روزگاری سینه ای داشتم پر از شور اما حال خاکستریت که که بوی سوختنش شهره ی عالمیانم کرده،قلبی داشتم پر از نبض جوانی اما امروز انقدر ترک خورده که که حتی نمیتوان التیامش داد ، دست هایی داشتم ،اصلا خودت بیا بیا دستهایم را نگاه کن خالی خالی خالیست ، نازنینم من تو را بی هیچ دلیل و حجت و برهانی دوست دارم میشود بی دلیل دوستت داشت ؟
حتما داروخانه برا خودشونه. شوهرم مسئول فنیه. سرمایه میخواد داروخونه باز کزدن. ما وضعمون اصلا جالب نی ...
نه اتفاقا داروخونه مال خودش نیست تو داروخونه بیمارستان کار میکنه
خونه و ماشین هیوندای دارن و کلا هم خوبه زندگیشون حالا لاکچری نه ولی خوبه دیگه
"من بسیار ثروتمند، بسیار، زیبا و بسیار غمگینم" ................................................................................................................ می توان همچون عروسک های کوکی بود/با دو چشم شیشه ای دنیای خود را دید/می توان در جعبه ای ماهوت/با تنی انباشته از کاه/سالها در لابلای تور و پولک خفت/می توان با هر فشار هرزه دستی/بی سبب فریاد کرد و گفت/"آه من بسیار خوشبختم"