2777
2789
عنوان

خاطره پنج سال نازاییم و بلاخره زایمان طبیعی من و عکس نینی

| مشاهده متن کامل بحث + 2407 بازدید | 80 پست
عزیزم اسم هیچ کدوم از داروهاتو نمیدونی

چون گیاهی بودن سر در نیاوردم. ولی سه هفته تحت درمان بودم میگفت هر صبح کاچی با بادوم ارد شده و چربی گردن شتر بخور. بعد یه گیاهایی داده بود دم میکردم میخوردم. قسمت سخت درمانشم این بود که عین معاینه دستشو میکرد داخل بدن یه چیزایی میذاشت هر سه روزم یه بار اونو در میوورد یکی دیگه میذاشت. دارو هارو که مصرف میکردم چنان چرک و عفونتی ازم میومد که خودم باورم نمیشد 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مبارک باشه قدمش. شنیدم ابوالفضل ها خیلی شیطون میشن! آره؟؟؟؟  نازی. خدا حفظش کنه . من هم یه دخم ...

واسه ما فعلا اذیت خاصی نداره. ولی منم شنیدم ابولفضل ها شیطون میشن. خدا دخترتو واست نگه داره. ایشالله قسمت همه منتظرا 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز