2777
2789
ان تی ک ۱۵۰ بود  گفتم تورم نزده ب غربالگریا یهو این بشه ۵۰۰

ان تی من 200 شدبعید نیست ازبیمارستان ها وای من خیلی استرس دارم براسونوانومالی 

همه چیزدرست میشه دقیقا 32 ام این ماه ساعت 25

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ان تی من 200 شدبعید نیست ازبیمارستان ها وای من خیلی استرس دارم براسونوانومالی 

من وقتی پام ب مطب میرسه استرس میگیرم . قبلش خوبم

واسه ان تی ضربانم ۱۱۸ شد. دکتره گفت چته پس😂 نمیری

حرفی ندارم...

من که سونو ان تی ۲۵۰ شد، سونو آنومالی هم هفته دیگه دارم ، دکترم گفت بهترین هفته آنومالی هفته ۱۹، از چند جا پرسیدم با ترتیب ۱۹۰،۱۸۰،۲۰۰،۱۳۷، و ۱۳۷ خیلی هم تو کرج معروفتر، 

یه ۶ تا دیگه بیاری تنظیم میشی😅

😃😃😃😃

فرزندم،از ملالتهای این روزهای مادری ام برایت میگویم... از این روزها که از صبح باید به دنبال پاهای کوچک و لرزان تو بدوم و دستت را بگیرم تا زمین نخوری. به کارهای روی زمین مانده ام نمیرسم این روزها که  اتاقها را یکی یکی دنبال من می آیی، به پاهایم آویزان میشوی و آن قدر نق میزنی تا بغلت کنم، تا آرام شوی. این روزها  فنجان چایم را که دیگر یخ کرده، از دسترست دور میکنم تا مبادا دستهای کنجکاوت آن را بشکند. با ناراحتی و ناامیدی سر برگرداندنت را میبینم که سوپت را نمیخوری و کلافه میشوم از اینکه غذایت را بیرون میریزی. هرروز صبح جارو میکشم، گردگیری میکنم، خانه را تمیز میکنم و شب با خانه ای منفجر شده و اعصابی خراب به خواب میروم. روزها میگذرد که یک فرصت برای خلوت و استراحت  پیدا نمیکنم و باز هم به کارهای مانده ام نمیرسم...امشب یک دل سیر گریه کردم. امشب با همین فکر ها تو را در آعوش کشیدم و خدا را شکرکردم و به روزها وسالهای پیش رو فکر کردم و غصه مبهمی قلبم را فشرد...تو روزی آنقدر بزرگ خواهی شد که دیگر در آغوش من جا نمیشوی و آنقدر پاهایت قوت خواهد گرفت که قدم قدم از من دور میشوی و من مینشینم و نگاه میکنم و آه... روزگاری باید با خودم خلوت کنم و ساعتها را بشمارم تا  تو از راه بیایی و من یک فنجان چای تازه دم برایت بیاورم و به حرفهایت با جان دل گوش بسپرم تا چای از دهن بیفتد.... روزی میرسد که از این اتاق به آن اتاق بروم و خانه ای را که تو در آن نیستی تمیز کنم. و خانه ای که برق میزند و روزها تمیز میماند، بزرگ شدن تو را بیرحمانه به چشمم بیآورد. روزی خواهد رسید که تو بزرگ میشوی، شاید آن روز دیگر جیغ نزنی، بلند نخندی، همه چیز را به هم نریزی... شاید آن روز من دلم لک بزند برای امروز... روزی خواهد رسید که من حسرت امشبهایی را بخورم که چای نخورده و با سردرد و گردن درد و با فکر خانه به هم ریخته و سوپ و بازی و... به خواب میروم...شاید روزی آغوشم درد بگیرد،این روزها دارد از من یک مادر به شدت بغلی میسازد...!❤️❤️
خب ازادش چقدره? چون دکترم طرف قرارداد هیچ بیمه ایی نیس

صدو خورده. به دكتر خودت مربوط نيس. دكتر سونوگرافي  مهمه بيمه قبول كنه

دخترم تاج سرم 👧😍.   پسرم قند عسلم 👶🏻😍.  خدايا شكرت 
فکر نکنم اینجور باشه ربطی به هفته ی بارداری نداره من یه جا نوبت زده بودم با بیمه گفت ۱۷۰ میشه اصلنم ...

نه عزيزم. من همين ديروز رفتم و سرم كلاه رفت. بيمه تا ١٨هفته و ٦روز قبول ميكنه. من ١٩ هفته بودم. تو مطب اكثر سونو ها هم برگشو به ديوار زدن

دخترم تاج سرم 👧😍.   پسرم قند عسلم 👶🏻😍.  خدايا شكرت 
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792