من نمیتونستم نگم
راستش یجورایی مجبور شدم
چون تو یک کمپانی کار میکردیم و بزرگ بود
ازم یبار بازیرکی پرسید یعنی چی برای دخترا خواستگار میاد؟ یعنی میشینی تو خونه در رو میزنن میگن دختر دارین؟ بعد میان تو ؟؟ من ساده هم گفتم وا نه، خب بلخره ادم اینور اونور میره اتفاق میوفته دیگه
گفت یعنی چی مثلا
گفتم مثلا طرف یا همکارته یا همکلاسیته یا فامیل ه یا تو یه جمع دوستانه و ... گفت تو چی؟ برا تو کدوم بوده گفتم همش
گفت کدوم همکار منم برای اینکه حساس نشه اسمشو نگفتم (میگفتمم نمیشناخت) و این بود اشتباه دومم
حساسش کردم
یه روز گیرم انداخت و گفت خواستگاراتو با ذکر نام و مشخصات از یک ه یک تعریف کن تا هم اکنون
نگو فقط دنبال اسم اون همکارم بوده
اما خب منم با کراهت مجبور شدم گفتم
بعدم باهاش قهر کردم
بعدم معذرت خواست اما گفت میخواستم بدونم که اگه یوقت اومد سراغم برای کاری یا هرچی تحویلش نگیرم گفتم منم به همین دلیل نمیخواستم بدونی گفت چرا باید بدونم وگرنه فکر میکنه په په هستم! نمیدونم دیگه این چه طرز فکریه !!!