2777
2789
عنوان

امشب دلم از خودم گرفت

153 بازدید | 6 پست

من وشوهرم توشهری دورازخانوادمون زندگی میکنیم داشتیم باشوهرم حرف میزدیم بریم توشهر خودمون چیکار کنیم شوهرم گفت من صبح میرم سرکار بهدازظهرام خونه خاله هامو داییامم دیگه خونه نمیمونم اونجا .من ازپلی استیشن متنفرم بس که وقتی میرییم اونجا بازی میکنن حالمو بهم میزنن باداییاش منم حرصم دراومد گفتم عیب نداره منم مثل خالت میشم(اخه خالش ادم خرابیه)شوهرم ناراحت شد ازش عذر خواهی کردمویک ساعت  منت کشی گفت دیکه هیچ وقت نگی این حرفو بعد تازه حال خودم خراب شد انقد گریه کردم که چطور تونستم این حرفو به زبون بیارم اخه پست ترو کریه ترازآشغال بودنم مگه هست انشاالله که خداهم ببخشه منو دیگه عبرت گرفتم اول به معنی حرفم فکر کنم بعد بگم ولی یه حال بدی دارم خداهمه رو به راه راست هدایت کنه. امین.

دخترم تنها دلیل زنگیمه عاشق لبخند روی لبشم 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

از قدیم گفتن دوری و دوستی، یا اگر میخوای عزیز شوی بلانسبت یا بمیری یا دور شوی...... یه چند صباحی تو شهر خودتون زندگی کنین دلتون برا این دوری تنگ میشه از بس دخالت میشنوین. 

یه روز دبیرستانی بودم ۴تا تار ابرو از پیشونیم برداشتم خالم به دخترش گفت با من نگرده چون خرابش میکنم.

سرش اومد هزززار پله بدترش

الان دخترش با دامن کوتاه ازین پارتی به اون پارتی رو پای این پسر و اون پسر عکس میگیره 😊

شاید فکر کنی بی ربطه ولی...

از ته دلم میخوام خدا به همه ی چشم انتظارا معجزشو نشون بده🙏
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز