بچه ها پدر شوهر من یککارمند عالی رتبه بوده که با حقوق خوبی هم بازنشسته شد حقوقش نسبت به خیلی از کارمندها بهتر بوده بچه هاشم دانشگاه دولتی بودن و هزینه دانشگاه هم نداده نه هم که کلا اهل خیلی بریز و بپاش و مهمونی های انچنانی بودن و الان هم نیستن،کلا لباس و سر وضع هم خودشو مادرشوهرم و خواهر شوهرم خیلی معمولی هستن نه بد نه خیلی خوب،حالا من برام سواله این تو این همه سال چرا نه خونه خوبی تونسته بخره نه ماشین خوبی نه هیچی،خونشون طبقه چهارم بی اسانسوره که همون موقع از طریق سازمان خریدن یعنی سازمانیه تنها خرج عمده ای که من یادم میاد کرده باشه اول ازدواج ما یک چیزی حدود دویست تومن به شوهرم داده بود تا برای خرید خونه به شوهرم کمک کنه ،در صورتی که من زندگی دوستام که کارمند هستن رو میبینم که ادم خونه زندگیاشون رو میبینه کیف میکنه مسافرت و همه چیم سر جاش دارن نمیدونم چرا اینها اینجورین؟مدیریت ندارن؟همه رو جمع میکنن(که منطقی نیست)چکار میکنن واقعا،الان خونه من و سوهرم تقریبا دو سه برابر قیمت خونه پدر شوهرمه😐ماشینمون و اینها هم همچنین برادر شوهرمم همبن طور،با اینکه عملا روکاغذ پدر سوهرم باید ظاهر زندگیش از پسرهاش بهتر باشه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خدا به بعضیا پول میده ولی بلد نیستن خرج کنن دست خودشون نیست.منم خیلیارو میشناسم پول دارن نمیدون چیکارش کنن عینه فقیرا لباس میپوشن خوده عمم بازنشسته هست ماهی چقدر پول میگیره بهترین جای شهر خونه داره ولی عینه فقیرا للباس میپوشه همه هم بهش میگن گوش نمیکنه
خدایا مرسی که عشقهاموآفریدی😍😍😍😍😍😍😙😙😙😙😙😙😙شکر برای نعمت هایت 🙏.