رها جون خیلی سوالت قشنگ وبجا بود
مشکل من اینه که اون هر چی اتفاق بد میافته از چشم من میبینه
اصلا ایرادهاشو قبول نداره
کلا همیشه من مقصرم
همیشه مجرد بودم اعتقاد داشتم دعوا دو طرفه است
اعتقاد داشتم جواب بدی رو با خوبی باید داد
کلا با ازدواج بدی که داشتم اعتقاداتم له شد
خودم هم نابود شدم
کاش شوهر منم می خورد میذاشت منم می خوردم یه روز غصه نمی خوردم
هر شب تا صبح بیدارم
اشک میریزم
خسته شدم
من با دست بزن همسرم مشکل ندارم
یکی می خوری نهایتا یه هفته خوب میشی
با غرهاش بیشتر مشکل دارم
دائم رو مغزمه
عزیزم دعواها یه طرفه است
اون غر میزنه
کتک میزنه
و تموم میشه
من جلو بچه ادامش نمیدم
ولی یکی دو بار که از درد کتک خوردن جیغ کشیدم
به خاطر درد نتونستم ساکت شم
و شد یه دعوای بزرگ
دخترم هم از ترس دستشویی کرد تو خودش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
