یه عمع دارم الان ۵۵ سالشه
یه دختر عمه دارم الان ۳۵ سالشه
وقتی بچه ها خیلی کوچولو بودن،شوهرعمم بیمار شده و فوت کرده
عمم دو تا داداش یالغوز داشته،یکیش بابای خودم!!! 😀😐🤔
که نه در توانشون بوده،نه خیلی میخواستن که کمک عمم کنند
عمم هم خدایی عززززت نفس داشته و هیچوقت دستشو جلوی کسی دراز نکرده
خلاصه
میره مستخدم یه اداره میشه و زندگیشو میسازه و...
خب ادامش
دو تا دخترشو بزرگ میکنه
دختر بزرگه میشه پزشک
که الانم پزشک متخصص معروفیه و همه جوره بی نقصه
اما دختر کوچیکه که الان ۳۵ سالشه
۱۸ سالگی هوای عاشقی میزنه کلش
برعکس من بابام عاقل عمه ها یالغوز 😕😓
ژان ژان داستان
خجالت نمیکشی به من میگی یالغوز 😡😡
من باباتم
آفرین به عمه جانت
خوب بگو ادامش دیگه چشام تو خوابه
پاشو میکنه توی یه کفش که میخوام با فلانی ازدواج کنم.
اونم یه پسر کفترباز و علاف جنوب شهری که هیچی جز یه تیپ و قیافه و زبون بازی نداشته!
عمم مخالفت میکنه
اما چون بابا هم نداشتن،خیلی زورش نمیرسه جلوشو بگیره
یه ضرب المثل هست که میگه گنجشگ ده تا بچه میاره یکیش میشه بلبل.....حالا عمه شما همون که شده دکتر....بسش هست....و افرین داره
ساعت سه و نيم بايد انتى بيوتيك بچمو بدم با بدبختى بيدارم چشمام داره بسته ميشه
دم عمت گرم عاشق زناي با غيرت و متكي به خود هستم
خبببب
