2777
2789
عنوان

بیاید بگم نامزدم چیکا کرده شاخ درآرید

| مشاهده متن کامل بحث + 2730 بازدید | 96 پست

منم برگشتم گفتم

متاسفم واست که فک میکنی واس من مهم بوده این چیزا

متاسفم واست که نشناختی منو تا حالا

فقط میتونم تاسف بخورم

من اصلا تا حالا در مورد خونه ت چیزی نپرسیده بودم چون نمیخواستم فک کنی واسم مهمه این چیزا

ناراحتی من سر چیز دیگه س سعی کنی بفهمی

 (اینو الان از تو چتام کپی کردم براتون😂😂😂)

بعد گفتم از آپارتمان داشتن یا نداشتن تو چیزی به من نمیرسه حداقل الان که عقد نکردیم من ناراحت کاریم که تو کردی

 یکم از این حرفا زدم

رفتم واس ست بعدی دعوا و قبلش میخواستم ناهار بخورم کخ نتونستم از درد قلبم

پشتم اصن بد تیر میکشید

گف بابام وظیفشه که برا منم بخره مطمءن باش برا ماهم کم نمیزارن مخصوصا که در جریان رابطه ی ما هم هستن و میدونن باید خونه ی مام آماده باشه این روزا

گفت بابام انقدی داره که واس منم یه خونه بگیره خیالت راحت

منم با خشم در حالی که از سوراخای دماغم آتیش میزد بیرون😂😂😂😂 گفتم بابای تو اگه اونقد پول داشت که همون موقع خونه ی تو رو نمیفروخت

گف وامش آماده شده و دیروز میگف فردا پسفردا بریم یه جای بهتر حتی واسم خونه بخریم


نه🤤🤤🤤🤤🤤

به خدا قسم 


اصلا یک وضعی بود بینشون 


پسره واقعا حساب کتا داش باهاش 

دختره هم میگفت منتی سرم نیس 

اخه این دیگه چیه 



ببین حتا بایه همکار مرد بابت کار اداری میری بیرون دلیل نداره وقتی  یه مرد باهاته حساب کنی 



دویت دانشگاهای منم پسرا با دخترا میرفتبن بیرون پسرها حساب میکردن اصلا بهشون بر میخورد دخترا دونگ بدن یا پول در بیارن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا با یه پسر بودی حسار میکردی  واقعا با نامزدت میری بیرون حساب میکنی  دلیلش چیا  ...

موافقم منم دوس بودیم ھمیشہ اون حساب کردہ یہ موقع اتفاقی میگفتم مثلا بستنی مھمون منہ الانم کہ عقد کردیم گھگاہ اتفاق میوفتہ زمانی کہ پول نداشت چون اوضاع مالیش خوب نیست من ترجیح میدادم ناھار نخوریم میگفتم گرسنم نیست کہ خودمم حساب نکنم اون غرورش بشکنہ واقعا ھمیشہ وظیفہ ی آقایونہ بہ نظرہ من

دعا کنید خالہ بشم😢 ( ھفت ماہ فقط تا کنکورم موندہ روزی یہ ساعت سایت میام بیشتر اومدم تذکر بدین ممنونم دوستای گلم )
منم برگشتم گفتم متاسفم واست که فک میکنی واس من مهم بوده این چیزا متاسفم واست که نشناختی منو تا حال ...

چقدر بامزہ تعریف میکنی عزیزم بعدا میام میخونم❤️❤️❤️

دعا کنید خالہ بشم😢 ( ھفت ماہ فقط تا کنکورم موندہ روزی یہ ساعت سایت میام بیشتر اومدم تذکر بدین ممنونم دوستای گلم )

پدر با پول خودش دوتا خونه خریده به نیت پسر هاش .الان لازم داشته اولیو بفرسته سر زندگیش ،یکیشو فروخته و خرج کرده .بعدها سر فرصت برای پسر بعدیم می‌خره .عروس هنوز رسمی نشده ادعای ملکو املاک داره .

بیخود نیست اینقدر دعوا و بحث و طلاق زیاد شده .

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.

استاتر عزیز 

خواهر گلم 

حالا این که گذشت 

انشاالله وصلت خیلی خوبی با خانوادش داری 

وصلت پر از اپنیت عشق ارامش ثروت وفاداری از هر لحاظ 

نمی دونم چند سالته چقدر تجربه داری از حرفات فهمیدم نهایت دهه اخرای ۷۰ 

و دارای یه خانواده چشم و دل سیر

همیشه همه چی داشتی و مهربون و ساده ای 


عزیزم من نزدیک ۴۰ سالمه 

و کیس های مختلف دیدم  مخصوصا بچه ها دهه ۶۰ که واقعا بیتجربگی داشتن 


هزیزم بزار نامزدت مسئولت مالی بپزیره 

دیگه هر گز هیچی حساب نکن کادو زیاد نده تولد انچنانی نده 

فکر نکن تو بکنی اون یاد میگیره 

خیر ترک عادت موجب مرضه بعد ها از دادن سرویس های عشقی زیاد خسته و دلمرده میشی چون چیزی دریافت نمیکنی 


مرد همیشه باید بیشترین سرویس عشقی و مالی بده 


جالبه برا یه پد لاک پاک کن تعارف میزنی ولی در مورد خونه اینقدر احساس تملک داری.

به نظرم با تعارف در مورد خریداری کوچیک میخوای میخو بکوبی 😁

هرگاه خداوند تورا به لبه پرتگاه هدایت کرد به او اطمینان کن چون یا تورا از پشت خواهد گرفت یا پرواز کردن را به تو خواهد آموخت.

بچه ها ما دوستیم هنوز یعنی فقط خانواده ها در جریانن

خانوادشم با ما همسایه هستن و خیلی خانواده ی اسم و رسم دارین

شوهر عمه ی من که شنید تایید کردشون گف خیلی خانواده ی اصیلین آخه پدر بزرگش با شوهر عمه م اینا همسایه بودن و سالهاست میشناسن همو

اونایی که میگید واس عروسی خونه فروختن کار منطقی ای نیس عروسی ای که واس داداشش گرفتن خیلی هزینه بر بود منو باز بود کلیپ درست کرده بودن و این حرفا

بعدا فهمیدم آقا به زن داداشش یه سرویس طلا هریه ی ازدواج داده گفتم دمش گرم چه لارج با این که خودش هنوز دانشجوعه نگو اون پولای خونه ی خودش بوده که دستی دستی کردتش تو حلق اژدهای دو سری مث زن داداشش😂😂😂

بچه ها من برای این که مدیونش نشم وقتی بیرون میریم سعی میکنم تا حد امکان واسم هزینه ای نکنه چون فعلا دوستیم و حتی اگه یه درصد از هم جدا شدیم دوس ندارم منتی باشه بخاطر اون هزینه هایی که کرده

جالبه برا یه پد لاک پاک کن تعارف میزنی ولی در مورد خونه اینقدر احساس تملک داری. به نظرم با تعارف در ...

نه عزیزم علت ناراحتی من خونه نبود تو تاپیکمم توضیح دادم

بیشتر نگرانم سر این که اگه فردا روز رفتیم خونه ی خودمون نکنه یه وقت بخاطر خانوادش حاضر بشه از زندگی خودمون بزنه

استاتر اصلا دیگه استیکر خنده نزار لطفا 

یه معلم دینی تو دبیرستان داشتیم ، میگفت اگه یه مرد تو خیابون صداتون کرد ، نگین بله ! بگین  هان .  شاید همون لحظه داشته صیغه میخونده!                                                        اون اولین درس زندگیم بود ..😂🤭
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز