2777
2789
عنوان

مادرشوهر

339 بازدید | 20 پست

ازوقتی عروسی گرفتیم تاامروز مادرشوهرم خیلی بهم گیرداده منو اون تو ی حیاط زندگی میکنیم ۸ماه بااونا تو ی خونه زندگی کردیم ولی ی ساله ازشون کلا جداشدم فقط حیاطمون یکیه ازهمون پارسال هروقت منو شوهرم میرفتیم بیرون بعدش بهم گیر میداد یبار ک رفته بودیم بیرون وقتی رسیدیم خونه بعدش شوهرم کارداشت رفت بیرون مادرشوهرم اومددراتاقم هرچی از دهنش درومد بهم گفت .گفت پسرم هرچی پول درمیاره همشو خرج میکنی بستنی خور چیپس خور فلان پیتزا فروش گفته ایناهمش پیتزا میخرن میخورن منظورش منوشوهرم بودیم درحالی ک خداشاهده اصلا شاید سه چهارماه یدونه پیتزا میخوردیم البته میدونم دروغ گفت درکل زیاذد دروغ میگه اونوگذشت کردم پارسال تابستون بازم چرتوپرت گفت دیگه نتونستم تحمل کنم ازش جداشدم.ی چندماه قهر بودیم.بعدش دوباره مجبورشدم باهاشون حرف زدم ولی دیگه ن صمیمیت اولیه بود ن رفت و امد.خلاصه شاید ماهی یبار پام ب داخل خونش میخورد.تقریبا ی ماه پیش شنیدم ک داشت شوهرمو پر میکرد میگفت زنت غرغروه بهت نمیرسه براهمین لاغرشدی چشات گودافتاده قرمز شده درحالیکه شوهرم ازروزیکه دیدمش لاغر مردنی بوده وهست شکلش اونطوریه هرچی میخوره چاق نمیشه.وخیلی چرتو پرتای دیگه منم دیگه جونم ب لبم رسید ازتوخونم دادزدم گفتم شیطان دارن شوهرموپر میکنن.بعدش اونم صداشو بلند کردهرچی ازدهنش درومد بارمن کرد حتاگفت نازا درحالیکه مشکل از پسرشه گفت بستنی خور چیپس خور پسرم هرچی درمیاره برااون خرج میکنه بازم لاغرمردنیه حتانمیتونه ی بچه بیاره منم فقط گریه کردم حالا ازون ب بعد حساس شدم هرموقه پسرکوچیکشو میفرسته میگه پول بده فلان چیز براخونه لازمه بخریم من حساس میشم البته چیز زیادی ن هااا خرجشونو نمیده ولی میبینی روزی دوسه بارمیاددم در داداش پول بده برم خرج کنم ک البته مامانش میفرسته من حرص میخورم و شوهرمم میفهمه ک ناراحت میشم قبلا حساس نبودم ولی ازوقتی اون حرفارو بهم زدن منم حساس شدم ک شوهرم ی قرون هم دوس ندارم براشون خرج کنه

وای خیلی بی ادبه کلا جدا شو برو یه جای دیگه 

خدایا مراقب ویهان وماکانم و همسر عزیزم باش  قربون دوتا پسر تپلم برم من..اگه جواب بی ادبیتو نمیدم یعنی در حد من نیستی پس انقدر خودتو خاروخفیف نکن و زور نزن 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

مااصلا وضع اقتصادیمون خوب نیس خداشاهده هوس ی چیزی بکنم ب شوهرم نمیگم بره بخره میگم صرفه جویی بکنیم دستمون خالیه حتاب اندازه ی دوغ سر سفره.حالاامروز موقه ناهار داشتم سفره رو میذاشتم باز برادرشوهرم اومددم در ب شوهرم گفتم چی شده گفت میگه پول بده برم دوغ بگیرم منم گفتم چن روزه هوس یدونه دوغ کردم دلم نمیاد بهت بگم.گفتم خوب برااونا خرج میکنی اخه صب براصبونه هم بازاومدن پول گرفتن اونا همشون مردن سه تا مرد توخونه کار میکنن منوشوهرم هیچی نداریم اونوقت میان از ماپول میگیرن 

مااصلا وضع اقتصادیمون خوب نیس خداشاهده هوس ی چیزی بکنم ب شوهرم نمیگم بره بخره میگم صرفه جویی بکنیم د ...

چرا میان پول از شما میگیرن؟من وضع مالیسون خوب نیس؟

شاید م برادر شوهرت خودش میاد قایمکی؟

باردار نیستم اما عاشق بچه ام......خیلی دلم میخواد مامان بشم...حسابی دلم گرفته...نمیدونم چیکار کنم؟.....الکی تیکر زدم....😢

بعدشوهرم رفت دوغ گرفت گفت بیااینم دوغت منم گفتم چرامیکوبی زمین منت میذاری همش یدونه دوغه یکم صدامون بلندبود مادرشوهرم شنیده بود بعد داداشش اومد یدونه دوغ گذاشت دم در منم هیچی نگفتم اصلا نفهمیدم چرااورده بعدشوهرم اومد دید بردش اونجاگفت چرااوردینش مادرشوهرم گفته بوده نمیخاد زنت ناراحت میشه ببرش

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792