با شوهرم دعوام شد گفت برو منم حرصم گرفت زنگ زدم بابام بیاد وقتیرفهمید یه عالمه منو زد از گوشم پردش صدا داد همش میگفت درو قفل میکنم نمیزارم بری بابات غلط کرده بدون اجازه من اومده جلو در اخرش ولم کرد رفتنی دیدم چشماش قرمز شده. و کمی اشک الودو کنار بینیش یه کم خون هست انگار ک من چنگ انداختم ناخواسته بخدا دلم کباب شد رفتنی حالم داغونه توروخدا دلداری بدین
من باید اونی بشم که میخوام, چون یه بار بیشتر زندگی نمیکنم, خدایا خودت کمکم کن...
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
هلنسا هستم؛ زنی عاشق همسر، با هدف و امیدوار؛ خدایا تصمیم گرفتم مادربشم🦋😍این حس زیبا و بی نظیر رو نصیب من و همه ی آرزومندانش کن🙏🤰🏻💞فرزندی سالم، صالح، زیبا، موفق و سعادتمند😌🍀سپاس ای بخشنده ی مهربان🙏🌾
خواهر من ادم خونه زندگیشو ول نمیکنه بره درسته از اسمون سنگم می اومد شوهرت نباید روت دست بلند میکرد ولی تا تقیبه توقی میخوره ساکتونو نبندید و از رفتن حرف نزنید اینجوری فقط خودتونو بی ارزش میکنید عشقتون از بین میره بمونید و شوهرتونو حرص بدید الان پدرت این وسط ادم بده شده حالا شوهرت ازش کینه میگیره
وقتی دستو برده بود بالا و میزد باید فکر الانو میکرد
گیرم که در باورتان به خاک نشسته ام و ساقه های جوانم از ضربه های تبرهایتان زخم دار است با ریشه چه می کنید؟گیرم که بر سر این بام بنشسته در کمین پرنده ای پرواز را علامت ممنوع می زنید با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید؟گیرم که می کشید گیرم که می برید گیرم که می زنید با رویش ناگزیر جوانه ها چه می کنید؟