امشب خواهرم اومد خونمون گفت باهاش حرف زدم بهم پیام داده ولی چون قسمم داده پیاماشو نشونت نمیدم فقط حذفایی ک گفته بهت بگمو میگم منم گفتم خب بگو گفت گفته فاطمه پرتوقعه ازم میخاد خونه بخرم کی اول زندگیش خونه داره گفت منم گفتم خودت ک خانوادمونو دیدی ما همچین توقعی از داماد نداریم این خود فاطمه هست ک باید بپذیره
بعدش گوشی خواهرم دست پسرش بود یواشکی گرفتم و رفتم چتاشو خوندم