2777
2789

سلام .داستان بارداری و زایمانم رو براتون نوشتم بخونید انشالله که مفید باشه‌.سال۹۳ بود که تصمیم گرفتم برای دخترم که ۳ سالش بود یه خواهر برادر بیارم برا همون اقدام رو شروع کردم و در دفعه اول گرفت و باردار شدم..دوران بارداری تقریبا خوبی داشتم فقط مشکل اصلی این بود ک وزن کمی اضافه میکردم ..وارد هفته ۳۸ شده بودم که رفتم بهداشت مراقبت داشتم اما ماما هر کاری کرد نتونست ضربان قلب رو بگیره هر چی شیریتی هم خوردم بیفایده بود فرستادن بیرون رفتم مطب ماما اونجا هم پیداش نکرد و شک کرد و گفت برو زایشگاه اونجا فرستادنم سونو و اونجا بود ک اب پاکی ریخت رو دستم گفت بچه مرده و شاید یک هفته هم از مرگش گذشته...از حالات روحیم فاکتور میگیرم ک چی شد و چی کشیدم خلاصه میگم..موقع دنیا اوردنش وزنش رو گفتن ۱۷۰۰ یکم برام سوال شد چه کم وزنه...بعد از گذشتن چند روز که از لحاظ جسمی بهتر شدم رفتم پیش متخصص و گفت احتمالا آی یو حی ار بوده یعنی بخاطر وزن کم اب دورش خشک شده و مرده.‌‌حالا بماند که کلی آزمایش دادم و سونو رحم و فلان و همه نرمال بود...و حال خراب روحی من هم همانا..تا اینکه هشت ماه رد شد و تصمیم گرفتم دوباره باردار بشم و دوباره کلی آز و سونو و زیر نظر متخصص بودن و فلان...و ماه دوم اقدام باردار شدم...تو هفته ۱۰بارداری بودکه لک دیدم و شروع کردن ب استراحت نسبی که دکتر گفته بود اما ایکاش مطلق میشدم چون لکه بینی بیشتر شد و دهانه رحم باز و سقط‌.‌..و اوضاع روحی من بسیار خرابتر رفتنگم تو سایتها دنبال علت چشمم به تایپیکی خورد ک هنه بچه مرده داشتن رفتم تو گروهشون تو تلگرام..اونجا بود که با یکی اشنا شدم که شوهرش واریکوسل داشت و تازه عمل کرده بود و یهو به ذهنم اومد شوهرم رو بفرستم آزمایش..و تازه شروع شد دوران درمان و معجزه طب سنتی...شوهرم آزش متوسط بود ولی تو معاینه مشخص شد واریکوسل درجه دو متوسط داره اسپرمها تعداد خوبه و مرفولوژی هم خوب اما حرکت ضعیف حرکت کلاس آ فقط ۲ درصد...و اولین پیشنهاد دکتر عمل بود گفت اا عمل نکنی یه دونه قرص هم بهت نمیدم مجبور شدیم بریم مشهد که دکترای بهتری داره اونجا هم گفت اگه تا ۶ ماه باردار نشد عمل‌..و من شروع کردم به سرچ تو نت که ایا طب سنتی درمانی براش داره و چشمم خورد به زالو درمانی و تصمیم گرفتم این راه رو امتحان کنم و شوهرمم باهام همراه شد..سرتونو درد نیارم که خیلی مفصله کلی دوره زالو اینحا و مشهد رفتیم کلی دارو گیاهی متنوع ازمخلوط صبر زرد و سرکه تا خرنوب و جینسینگ از سودابر با هفت نوع گیاه تا کاسنی و خاکشیر از روغن زیتون تا روغن بابونه همه جی یعنی کابینتای من داروگیاهی شده بودو من دکتر طب سنتی حتی قرص ال کارنتین و فلوکسیتین خودسر خریرن بهش دادم و هر سه ماهی یه ازمایش میداد و خداروشکر بهتر و بهتر شد یعنی حرکت آز از ۲ درصد شد ۱۵ درصد مجموع آ و ب از ۲۲ درصد شدبالای ۵۰ درصد مروفلوژی از ۲۴ شد ۶۵ درصد همه چی خوب رفتیم دکتر مشهد بازم گفت نه دخترم خرابه ازمایشش فقط عمل تازه خیر سرش مشهور هم بود و با تجربه...دکتر دیگه ای رفتیم گفت زالو درمانی چه مسخره بازیه فقط طب مدرن..‌فقط یک دکتر تو بیمارستان رضوی یکم امیدمون داد و گفت اره بهتر شده ادامه بدیر شاید اثر داشت خلاصه...بیشتر از یکسال از سقط گذشت...و من بار دار نشده بودم...نزدیکای اربعین بود شوهرم گفت میخام برم پیاده روی اربعین‌.تو نت دیده بودم برای واریکوسل پیاده روی خوب نیست..اما بهش گفتم ایمان داره تو این راه واریکوسلت بد که نمیشه هیچی خوب هم خواهد شدو برو و برای منم حتما اونجا دعا کن شوهرمم با کلی شوق و انگیزه رفت چند روز قبلش براش با کلی دردسر گرده نخل از مشهد پیدا کردم بخوره دوره درمانش یکماهه بود و چون باید تو یخچال نگهداری میشد نمیشد با خودش ببره براش چهار مغز و انحیر و قرصاشو و ‌‌‌گذاشتم اونا رو بخوره اونجا که درمان قطع نشه...خلاصه رفت و منم رفتم قم پیش ابجیم😍از کربلا اومدو ما دوباره اقدام رو شروع کردیم ماههای قبل دکتر زنان بهم لتروزول داده بود برای تقویت فولیکول اما دو سه ماهی بود که نمیخوردم چون یا خیلی درشت میشدن و بیفایه یا خیلی ریز همینطور بدون دارو من فولی نرمال یکی داشتم..خلاصه آبان بود و یکسال از اقدام و چهارده ماه از سقط گذشته بود و شوهرمم تازه از کربلا اومده بود..دیدم پری نمیشم همینطور باشگاه هم میرفتم ۱۰ روز تاخیر و تا روز ۶ تاخیر بی بی چک ها منفی‌‌‌..روز ۱۰ رفتم بی بی چک خریدم ماها بود که مارک روژان میخریدم و منفی تحویلم میداد ..ایندفعه رژان تبود یه مارک بد بهم داد که خط سی بزور دیده میشد چ برسه دومی اما هاله دیدم رفتم روژان پیدا کردم و زدم مثبت پررنگ و آز هم مثبت شد و من ودم و یک خوشحالی وصف ناپدیر .‌‌گریه های شبانم برای دختر زیر خاکم برام یاداوری شد گریه های بعد دکتر اومدن وناامید کردنم گریه های بعد ناامید شدن های مقطعی از داروهای سنتی و کور سوهای امیدم و تونلهای شبانم و راز و نیازهام..‌کاههای ریخته رو خاک قبر دخترم..😢و خلاصه بلاخره باردار شدم شک نداشتم دختره چون همه میگفتن با واریکوسل احتما دختر بسیار بالاس..‌و شروع شد دوران بارداری پر دردسر من که در ادامه میگم.‌.

کجارفتی پس؟

خداروشکر که بالاخره به جاهای خوب رسید

تبریک

1
5
10
15
20
25
30
35
40

خدایا اگه دلت خواست اگه صلاح دیدی روزی بشه منم تیکربارداری بزنم🙏خدایاشکرت منم باردارشدم به لطفت💜💜💜شادی روح برادر مظلوم جوان مرگم  اگه دوست داری صلوات🖤💔🙏😔

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

همون هفته رفتم دکتر فرستادم سونو اما گفت چیزی نمیبینم و احتمال خارج رحم و تکرار بتا تیتر و دوبار تیتر دادم خداروشکر نرمال بود بحساب پری ۶ هفته بحساب سونو ۴ هفته بودم .. برا همون چیزی دیده نمیشد تو هفته پنجم لک دیدم..استراحت مطلق رو طبق تجربه انجام دادم ام و بعد پنج روز استراحت رفتم سونو بلاخره ساک رو دید 😍اما تو هفته ۹ دوباره لک دیدم شیاف میزدم و اسپرین هم بخاطر مرده زایی میخوردم..بازم خداروشکر بخیر گذاشت سونو ان تی رفتم و نرمال بود انومالی رفتم و جنسیت گفت پسر چون یه دختر داشتم ذوق کردم ولی بازم واقعا برام جز سلامتی فرقی نداشت چی باشه کل بارداریم با استراحت نسبی و با کلی استرس میگذشت و چون گفت جفت پایینه بازم استراحتی بودم با کلی آز و سونو مراقبتی و...خلاصه...تا اینکه ۳۷ تموم شد و من هر روز حرکاتش رو بررسی میکردم هر هرفته ان اس تی هر ماه سونو چکاب ..شنبه بود که دیدم حرکتش ضعیفه رفتم زایشگاه سه بار ان اس تی همه بد یهو ضربانش افت کرد و سریع بردنم سز دعا دعا کردم پسرم چیزیش نشه بیهوشم کرد بهوش اومد دیدم کنارمه  اما چون ۴ ساعتی بود شیر نخورده بود و کم وزن هم بود قندش افتاد بردنش اتاق نوزادان سه شب تو دستگاه و یک شب زیر نور بود تا بلاخره چهارشنبه اومدیم خونه...و انتظار چهارساله من از سال ۹۳ تا ۹۷ برای بچه دوم و انتظار دخترم خداروشکر تموم شد وقتی یادممیاد میگم این من بودم اینهمه تلاش و صبوری و انگیزه  باورم نمیشه که از پا در نیومدم و ناانید نشدم.‌‌و باور دارم همیشه راهی هست‌‌...از همه اونایی که مشکل ناباروری دارن میخوام تلاششونو بکنند ناانید نشن سقطی ها هم فک نکنند حتما بعدی هم سقط میشه‌..یا اونایی که بچشون فرشته شده میدونم روحتون داغونه و نایی ندارین برای تلاش اما بدونییه روزی روزگار بر وفق مرادتون خواهد شد همه راهها رو برین تلاشتونو ادامه دار داشته باشین و ناانید نشین ک بدترین جیزه و من در حین افسردگی که داشتم رفتم باشگاه خیلی به جسم و روحم کمک کرد..‌حالا هر کی سوال داره برای دارو ها و درمان واریکوسل و...بپرسه...اما بهترین درمانش حجامت عام و  زالو و بعد گرده نخله‌‌‌..‌خلاصه پسر مامان با وزن ۲۴۵۰ که احتمالا داشته بازم آی یو جی ار میشده و دور سر ۳۳.۵ و قد ۴۶ الان کنارم لالاس...😍😍😍امیدوارم فقط زردی نگیره 😣راستی حین سونو ۳۶ هفته فهمیدم رحم دوشاخ دارم که یکی از علل سقط و نوزاد کم وزن و زایمان زودرس میتونه باشه...سوال داشتین بپرسین☺

منم داستان بچه دار شدنم تو تاپیک هام هست تقریبا مثل همیم با این تفاوت که من بچه ای نداشتم خدا رو شکر شما داشتی دلیل iugr هم رحم دوشاخت بوده ولی از من را بررسی کردن با عکس رنگی رحمم دوشاخ نبود مشکل خونرسانی بود دلیلش بعد مرگ جنین ۸ ماهه ام بدلیل iugr سقط  نه هفته داشتم و بعد اون ناباروری ۱ سال و نیم بدلیل مردانه و بعد اون دوباره باردارم شکر خدا الان ۹ هفتمه ایشالا که همه چیزمون مثل همه پایان خوش شما هم برای منم اتفاق بیافته التماس دعا 

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم 🌹 

وای چقد شبیه منی.‌‌..انشالله پایانت خوشه عزیزم..

ممنون میشه بپرسم ماه اخر چه سونوهایی میرفتی ؟ و سونو ۳۶ هفتت که گفتی معلوم شد رحمت دوشاخه چه سونویی بود؟

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و اهلک اعدائهم 🌹 

ممنون میشه بپرسم ماه اخر چه سونوهایی میرفتی ؟ و سونو ۳۶ هفتت که گفتی معلوم شد رحمت دوشاخه چه سونویی ...

سونو معمولی و یا بیوفیزیکال...برای دو شاخ تو دو سونو اخر معلوم شد یکی بیوفیزیکال بود یکیش معمولی..در حالی که قبلا بارها سونو رحم رفته بودم نوشته بود حجم و اکو و پوزیشین رحم طبیعیه...برای بعدا باید برم عکس رنگی بگیرم و دو شاخ رو اگه شدید بود لاپراسکوپی کنم..


منم سال 92سقط کردم پسر 6ماهه جفت پایین میگفتن بعد سال 93باز بادر ولی 2ماهه سقط شد بعدش دخرتم دنیا اومد 4ساله اقدامیم دوساله واریکوسل عمل کرده دوماه پیش رفت سونو عود کرده یه طرفش 2هفته پیشم فهمیدیم که جفت لوله هام بسته بود با اینکه کلی دکترا گفتم عکس رنگی بدید ندادن  الانم استرس دارم  دارو خورد ولی دفغه های قبل دارو میخورد ولی بدتر میشد این سری ببینیم چی میشه دکترا میگن واریکوسل ربطی به جنسیت نداره ولی دروغه   فعلا دارو میخوره طب سنتی برای غلظت خون

همون هفته رفتم دکتر فرستادم سونو اما گفت چیزی نمیبینم و احتمال خارج رحم و تکرار بتا تیتر و دوبار تیت ...

به منم سر سقط پسرم گفتن دوشاخه ولی الان چیزی نمیگن دعا کن منم پسر دار بشم واریکوسلش عمل کرد ولی باز عود کرده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز