سلام گلای مهربون!
من مردم از سردرگمی!
میشه بگین دخترایی ک دانشگاه دور از شهرشون درس خوندن چ مشکلایی داشتن؟؟
ینی درحدیه ک تحمل نشه کرد؟؟
مشکله فساد و اعتیاد
یاد سریال اُشین افتادم.چه دوران خوبی بود.
بنظرم همینکه باید با چن نفر که نمیشناسی زندگی کنی تو یه خونه خودش عذاب علیمه😣
من ۲ سال ✋✋✋
خوابگاه خیلی بده دخترخالم رفته میگه میخوای بخوابی یکی تق تق میکنه از دود سیگار بدت میاد میان تو اتاق میکشن میان میزنن مبرقصن براسون مهم نیس امتحان داری یا ن
من ک‌کیف کردم
جز ماه اول ک غریبی و دور از خانواده بهترین روزای زندگیم تو خابگاه گذشت
به من خیلیم خوش گذشت😊 دچار فساد و اعتیادم نشدم😲😝😁
نه بابا مشکل اصلی دوری از خانواده اس و اینکه مواظب هم اتاقیا و دوستای به اصطلاح ناباب باشه
منکه دانشگاهم شهر خودمه کولی در کل ادمی نبودم بتونم تو خوابگاه با ادمایی که هر کدوم از ی شهر و فرهنگ متفاوت هستن بسازم مخصوصا رو تمیزی و شستشو وسواس دارم اگه کثیف بودن باید خودمو می کشتم یا اگه می خواستن از وسایلم استفاده کنن
دوستم ميگفت وسايلش كم ميشه ، عينك و شلوار و پول و اينا بعد مچ هم خونش رو گرفت كه ميدزديده وقتايي كه ميرفته خونه با خودش ميبرده
آدم گاهی اوقات بااشخاصی که بهشون شناخت کامل داره به اختلاف میخوره
دیگه وای به حال اون روزیکه بخوای بااشخاصی توی یه سوئیت زندگی کنی که بهشون هیچ شناختی نداری
منم دلتنگی داشتم كه اونم حل شد ولی خب دیگه باید حسابی مواظب خودت باشی
دوران دانشجویی وخوابگاه عالیه چون براما سراسری بودخ مقرراتی بود اجازه بزن برقص با صدای بلند و سیگارکشیدن این چیزا نبود خ خوب بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
