دیگ موندم باهاش چگار گنم به ظاهر زنه ساکتیه اما بعضی کاراش انقد حرصم میده که خدامیدونه.فقط دلش میخواد با اون همه کارامو مشورت کنم میخواد با اون خرید کنم با اونا بیروم برم اما خدانکنه برم خونه مامانم یا برم با خانوادم بیرون یا با خواهرم برم خرید ویگه واویلا میگه چقدر میری اونجا یا بالاخره یه تیکه ای می اندازه اذیتم میکنه نمیدونم چی کنم باهاش
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
انگار بقیه از زیر بته عمل اومدن ولی خدانکنه جهیزیه یا سیسمونی یا عیدی چیزی باشه باید پدر مادر دختر اینو بخرن اونو بخرن اوناهم دست تو جیبشون نکن چون وظیفه ای ندارن
انگار بقیه از زیر بته عمل اومدن ولی خدانکنه جهیزیه یا سیسمونی یا عیدی چیزی باشه باید پدر مادر ...
یا خدا
داری حرف دلمو میزنی به خدا
مادر شوهرم میگه خونواده زن وظيفشونه یعنی میخواد حاليم کنه وظيفمونه منم بهش گفتم خونواده شوهر چکار کردن برا عروس و دوماد که انتظار دارن خونواده زن کاری کنن