سلام بچه ها من چیکارکنم؟ بچه که بودم تا سن 7یا 8سالگی تو روستا بودم بعد اومدیم شهر تا 23سالگی اصفهان بودم حالا که ازدواج کردم به خاطر کار شوهرم اومدم یه شهر کوچیک که حالا اون مسئله ای نیست شرط کرده بودم که بعداز ازدواج من پامو تو روستا نمیزارم البته از روستا پیشرفته تره اما الان نزدیک یک ساله که ازدواج کردم شوهرم میگه بیا یه سال بریم اونجا پولامو نو جمع کنیم دوباره میایم شهر تازه ما داشتیم خونه میساختیم اما شوهرم پولش کم اومدگفت بیا بریم بخدا شوهرم مرد خوبیه منو مجبور نمیکنه ولی خودم تو بد جور اوضاعی افتادم شوهرم میگه یه مدت میریم پول که اومد تو دستم دوباره برمیگردیم بهش گفتم من گول نمیخورم😔از یه جام صاحبخونمون قرادادمونو تمدید نمیکنه باید تخلیه کنیم تو اون روستایی که میگم از طرف کار شوهرم بهش خونه میدن مجانی حالا من موندم چیکارکنم بهش میگم مردم برام حرف درمیارن البته به قول شوهرم حرف مردم مهم نیست ولی خب بدم میاد که بهم بگن تو که گفتی من روستا نمیام حالا چیشد 😰اصلا"نمیدونم چیکار کنم خسته شدم چرا سرنوشت با من اینجوری کرد تازه میخواستم سال دیگه نی نی بیارم ولی با این وضعیت دیگه نمیارم، خدایا چیکارکنم من نمیخوام شکوه کنم ولی خب تقدیر من انگار تو روستای لعنتیه که ازش خوشم نمیاد انگار پولداری به ما نیومده ، تورو خدا نگین روستا خوبه که فقط واسه حال و هوا عوض کنی خوبه نه دائم بمونی به شوهرم گفتم من هیچ وقت دائم تت روستا نمیمونم گول نمیخورم شما بگین چیکارکنم؟ برام دعا کنید
با اون اوضاع به نظرم برو یه مدت بمون خب حتما که گولت نمیزنه
من بودم قبول نمي كردم
درکت میکنم..
گلم ایشالا زود حل میشه مشکلتون بر میگردین میدونم سختته ها ولی خیلی فشار نیار به همسرت الان گناه داره واقعن وضعیت الان خرابه😣
هیچ وقت جلو بقیه حرف دلتو داد نزن که با همون امتحان میشی . این تجربه منه الانم شما داری امتحان میشی لابد
خب شما داري ميگي شوهرت خيلي مرد خوبيه !! خب رو حرفش وايميسع ديگه داري ميگه يه سال بريم پولامونو جمع كنيم!! خب مگه چاره ي ديگه اي داري؟؟؟ مگه نميگي صابخونت گفته خونرو خالي كن!! خب بشين عقلاني باهاش طي كن كه فقط يه سال ميموني ايشالا تو اين يه سال هم پولاتونو جمع ميكنيد خدا بزرگه سال ديگه برگشتي اقدام كن واسه ني ني
من بودم میرفتم.ولی همیشه تو خونه حرف رفتن و پیشرفت میزدم!
چه دغدغه ای داری عزیزم😕
یه دوسال برو بمون سعی کن پس انداز کنی تا دوباره برگردی.....البته بستگی به شوهرتم داره
اگه اطمینان داری که بعد یک سال برمیگردین برو شوهرت راست میگه پولم بیشتر جمع مکنین تازه ۲ سالم شد اشکال نداره اما اگه فکر میکنی ممکنه اونجا موندگار بشین مقاومت کن نرو در ضمن به کسی مربوط نیست تو چیکار میکنی هر کاری بکنی برای زندگیته و به خودت مربوطه
حتما حرف شوهرت گوش کن بهتر از اجاره دادن و سخت زندگب کردنخ حتما برو مگه شوهرت نمیگه موقته حوب وضع مالیتون خوب شد دوباره برگردید شهر
من نمیگم روستا خوبه
ولی عزیزم وقتی اونجا خونه مجانی میدن شوهرت میتونه پس انداز کنه تا در اینده در رفاه باشین
تو رو خدا سر حرف مردم زندگیتونو زهر نکنین
دختر خوب به ایندت فکر کن بیخیال مردم همیشه حرف واسه گفتن دارن
عزیزم درسته خیلی سخته ولی مگه چاره دیگه ای به جز رفتن داری ؟ اگه راه حل دیگه ای هست خوب نرو ولی اگه نیست سعی کن برو و لذت ببر.تا شرایطتون خوب بشه و برگردی شهر .
وقتی اونجا خونه مجانی بهتون میدن خوب میدونی چقدر جلو میافتی از نظر اقتصادی. سعی کن عاقل باشی و زندگی رو برای خودت خیلی بغرنج نکنی .
همیشه به یاد داشته باش .این نیز بگذرد.
اگه رفتی دیگه موندی
هر دفعه هم با شوهرت دعوا و دلخوری داری سر اونجا موندن
تو این گرونی شهرنشینی اونحا رو ول نمیکنه بیاد شهر بزرگتر
